در یكى از ایام، شخصى به مغازه عرق فروشى رفت، و به فروشنده گفت: آقا یك شاهى عرق بده.
عرق فروش گفت: یك شاهى كه عرق نمىشود؟!
- هر چقدر مىشود بده.
- با یك شاهى هیچ مقدار نمىتوانم بدهم.
- آقا هر مقدار كه ممكن است ولو اینكه خیلى هم كم باشد بدهید؟
- آخر بیچاره، مردم عرق مىخورند كه مست بشوند، این مقدار به این كسى كه مستى نمىآورد و بنابراین چه فایده و اثرى دارد؟
- قربان اثر بدمستى آن ظاهر است، لااقل این بهانهاى براى بدمستى كردن كه مىشود!
واقعاً بعضى از مردم هم همینطور دنبال بهانهاى هستند براى بدمستى، مثلاً اینكه به ما اجازه دادهاند تا براى اهل بدعت هر دروغى را جعل كنیم، بیائیم از این مطلب سوء استفاده كنیم و به هر كس كه خصومتى شخصى داشتیم فوراً به او برچسب بزنیم كه او اهل بدعت هست، و بنا كنیم به تهمت زدن و دروغ ساختن و ناسزاگویى، آن وقت بهانه هم داریم، اگر كسى اعتراض كرد، فوراً مىگوئیم: به ما اجازه دادهاند كه نسبت به اهل بدعت، هر چه خواستیم بگوئیم، دقّت كنید و ببینید این سوء استفاده از یك مطلب شرعى بر سر دین چه خواهد آورد؟(2010)