«عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ النَّوْفَلِیِّ قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ إِنَّ الْعَبْدَ لَیَقُومُ فِی اللَّیْلِ فَیَمِیلُ بِهِ النُّعَاسُ یَمِیناً وَ شِمَالًا وَ قَدْ وَقَعَ ذَقَنُهُ عَلَى صَدْرِهِ فَیَأْمُرُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَبْوَابَ السَّمَاءِ فَتُفَتَّحُ ثُمَّ یَقُولُ لِلْمَلَائِكَةِ انْظُرُوا إِلَى عَبْدِی مَا یُصِیبُهُ فِی التَّقَرُّبِ إِلَیَّ بِمَا لَمْ أَفْتَرِضْ عَلَیْهِ رَاجِیاً مِنِّی لِثَلَاثِ خِصَالٍ ذَنْباً أَغْفِرُهُ لَهُ أَوْ تَوْبَةً أُجَدِّدُهَا لَهُ أَوْ رِزْقاً أَزِیدُهُ فِیهِ فَأُشْهِدُكُمْ مَلَائِكَتِی أَنِّی قَدْ جَمَعْتُهُنَّ لَه؛(2698) علىّ بن محمد نوفلى روایت كرده است: از او شنیدم كه گاه مىشود كه بندهاى براى نماز شب برخیزد و خواب بر او غلبه مىكند و به سمت راست و چپ مىغلطد (و از خستگى و شدّت خواب) چانه او به روى سینهاش مىچسبد، در این حال خداوند متعال فرمان مىدهد كه درهاى آسمانها را بگشائید، و به فرشتگان فرماید كه به این بنده من نظر كنید كه براى نزدیك شدن به من، چه سختىهایى را بر خود روا مىدارد در حالى كه من این عمل را بر او واجب نكردهام، و او از من سه چیز مىطلبد: اول آنكه گناهانش را بیامرزم، دوم آنكه توفیق توبه را به او ارزانى دارم، سوم آنكه روزى او را فراوان كنم؛ و من اى فرشتگان! شما را گواه مىگیرم كه هر خواسته او را برآورده كردم.»