تربیت
Tarbiat.Org

گنجینه معارف 3 (110 موضوع)
محمد رحمتی شهرضا

نكات‏

كلید خوشبختى جامعه، بر سر كار بودن افراد لایق و رفتار عادلانه است و منشأ نابسامانى‏هاى اجتماعى، ریاست نااهلان و قضاوت‏هاى ظالمانه است. چون طاغوت‏ها ریاست طلبند، تلاشهاى اصلاحگرانه مصلحان را هم به عنوانِ «ریاست طلبى» قلمداد مى‏كنند. «وَ قالَ الْمَلِكُ ائْتُونِى بِهِ أَسْتَخْلِصْهُ لِنَفْسِى فَلَمَّا كَلَّمَهُ قالَ إِنَّكَ الْیَوْمَ لَدَیْنا مَكِینٌ أَمِینٌ قالَ اجْعَلْنِى عَلى خَزائِنِ الْأَرْضِ إِنِّى حَفِیظٌ عَلِیمٌ؛(1252) و پادشاه گفت: یوسف را نزد من آورید تا وى را (مشاور) مخصوص خود قرار دهم. پس چون با او گفتگو نمود، به او گفت: همانا تو امروز نزد ما داراى منزلتى بزرگ و فردى امین هستى. (یوسف) گفت: مرا بر خزانه‏هاى این سرزمین (مصر) بگمار، زیرا كه من نگهبانى دانا هستم.» سؤال : چرا یوسف پیشنهاد اعطاى مسئولیّت براى خود را مطرح كرد؟ یا به تعبیر دیگر چرا یوسف طلب ریاست كرد؟ پاسخ: او از خواب پادشاه مصر، احساس خطر و ضرر براى مردم كرد و خود را براى جلوگیرى از پیشامدهاى ناگوار اقتصادى، لایق مى‏دانست، پس براى جلوگیرى از ضرر، آمادگى خود را براى قبول چنین مسئولیّتى اعلام كرد. امام صادق(علیه السلام) فرمودند: یوسف انسان حرّ و آزاده‏اى بود كه حسادت برادران، اسارت در چاه، شهوت زنان، زندان، تهمت، ریاست و قدرت در او اثر نگذاشت. سعه صدر، ابزار و وسیله ریاست است. در صورتیكه مقاتله روى برنامه‏هاى دنیوى، سیاسى، تعصّبى، ریاست طلبى، دشمنى، و سائر مقاصد مادّى باشد، هرگز بحساب خداوند متعال نمى‏توان آورده، و اجرى براى آن قائل شد، اگر چه مقاتله شخص مؤمن با كافر باشد. ریاست طلبى بزرگترین مظهر دنیا طلبى بوده، و بر خلاف صد در صد عبودیّت و بندگى و خداخواهى باشد. هر چه مسئولیت بیشتر باشد حساب و كتاب و عذاب بیشتر است پس چرا ریاست‏طلبى؟ اگر به حساب و كتاب الهى یقین و اعتقاد داشته باشیم؛ از ریاست‏طلبى فرار مى كنیم اكثر جنایات بزرگ در تاریخ ریشه‏اش ریاست طلبى بوده، مثل انگیزه عمر سعد در واقعه كربلا.