«الإمام الباقر(علیه السلام) : كان أمیر المؤمنین(علیه السلام) بالكوفة ... فیطوف فی أسواق الكوفة، سوقا سوقا، و معه الدّرّة على عاتقه ... فینادی: یا معشر التّجّار، اتّقوا اللَّه ... قدّموا الاستخارة، و تبرّكوا بالسّهولة، و اقتربوا من المبتاعین، و تزیّنوا بالحلم، و تناهوا عن الیمین، و جانبوا الكذب، و تجافوا عن الظّلم، و أنصفوا المظلومین، و لا تقربوا الرّبا، «أَوْفُوا الْمِكْیالَ وَ الْمِیزانَ بِالْقِسْطِ وَ لا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْیاءَهُمْ وَ لا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدِینَ». قال: فیطوف فی جمیع أسواق الكوفة، ثمّ یرجع فیقعد للنّاس. قال: و كانوا إذا نظر إلیه قد أقبل إلیهم قال: «یا معشر النّاس!»، أمسكوا أیدیهم و أصغوا إلیه بآذانهم و رمقوه بأعینهم حتّى یفرغ من كلامه، فإذا فرغ قالوا: السّمع و الطّاعة یا أمیر المؤمنین!؛(970) امام باقر(علیه السلام) : امیر المؤمنین(علیه السلام) در كوفه ... در بازارها -یكى پس از دیگرى- با تازیانهاى بر دوش گردش مىكرد ... و ندا مىداد كه: اى صنف تاجر و كاسب! از خدا بترسید ... از او طلب خیر كنید، و از آسانگیرى بركت خواهید، و با خریداران صمیمى باشید، و با بردبارى خود را بیارایید، و یكدیگر را از سوگند یاد كردن باز دارید، و از دروغگویى دورى جویید، و خود را از ظلم دور دارید، و با مظلومان (و مغبونشدگان) با انصاف رفتار كنید، و به ربا نزدیك مشوید، و «پیمانه و ترازو را تمام بپیمایید و وزن كنید، و از حقّ مردم چیزى مكاهید، و در زمین به فسادگرى مپردازید» ... بدین گونه در همه بازارها و فروشگاههاى كوفه گردش مىكرد، و پس از آن بازمىگشت و به فیصله دادن امور مردم مىپرداخت. و هنگامى كه مردم او را مىدیدند كه به سوى بازار مىآید و «اى مردم!» مىگوید، دست از كار مىكشیدند و خوب به سخنان او گوش مىدادند، و به او مىنگریستند تا آنگاه كه از سخن گفتن باز مىایستاد؛ و چون سخنانش به پایان مىرسید مىگفتند: شنیدیم، اطاعت، اى امیر المؤمنین!»