مقام معظم رهبرى در مورد شهید مطهرى فرمودهاند: در ابعاد شخصیت این بزرگوار جنبه عرفانى و اخلاق شهید مطهرى هم باید مطرح بشود، براى این كه واقعاً فصول بسیار شورانگیزى در زندگى این شخصیت عزیز وجود دارد كه در آن قسمت هم بد نیست صحبتى بشود و اگر جنابعالى خاطرهاى دارید و یا من یك چیزى به یادم بیاید بگویم مناسب است و بنابراین مرحوم مطهرى رضوان الله تعالى علیه انسانى بود كه ظاهر آن حالت استدلال و مثلاً منطقى برخورد كردنهایش با رقّتها و لطافتها جور درنمىآمد، باطن بسیار رقیق و لطیفى داشت. یك وقت ایشان در حدود سالهاى شاید 52 و 53 به مناسبتى گفتند من مایل هستم فرصتى پیدا كنم و كارهاى دانشگاهى مدرّسى را كنار بگذارم و بروم قم و تعبیر ایشان شاید این بود كه مثلاً خدا را ببینم یا حق را و مثلاً به لقاء حق برسم. یك چنین تعبیرى ایشان داشت كه بروم آن جا و كار فرهنگى توأم با خلوت مناسب با عبادت و ریاضت و تهجّد بكنم؛ یعنى یك چنین روحى ایشان داشت و مرد بسیار رقیق و ظریفى بود كه بشدت تحت تأثیر هیجانات عرفانى و معنوى قرار مىگرفت، لذا با دیوان حافظ و اشعار عرفانى مأنوس بود. و هم چنین با قرآن زیاد مأنوس بود و تصوّر مىكنم این جور بود كه هر شب تا مقدارى قرآن نمىخواندند نمىخوابیدند، چون این را من از سفرهایى كه ایشان به مشهد داشتند یا با هم به فریمان رفته بودیم، یا در مشهد با ایشان بیتوته كرده بودیم دیده بودم كه ایشان قبل از خوابیدن حتماً قرآن مىخواندند، اهل تهجّد بودند و نماز شب را با حال مىخواندند.
یك شب كه منزل ما بودند خانواده ما نیمههاى شب از صداى گریه ایشان از خواب پریده بود و اول نمىدانست این كیست؟ تا بعد فهمیده بود صداى آقاى مطهرى است كه نیمه شب نماز شب مىخواندند همراه با گریه و با صدایى كه مثلاً از آن اطاق مىشد صداى ایشان را شنید، یك چنین حالاتى داشت. و واقعاً بر خانواده و محیط خانوادگى ایشان یك صفا و معنویتى حاكم است؛ چون همسر محترم و فرزندانشان یك حالت معنوى و یك توجهات عرفانى دارند كه این ناشى از توجهات آن بزرگوار است و من خیال مىكنم بسیارى از توفیقات مرحوم مطهرى رضوان الله تعالى علیه بر اثر همین حالات بود كه بركات معنوى و آن حال و توجه و عبادت و عرفان ایشان را موفق كرده بود.(2699)