نبوّت یك عهد الهى است. نبوّت، رحمت خاصّ الهى است. نبوّت، منصبى الهى است و خداوند افرادى را كه لایق مىداند برمىگزیند. انسان در شناخت راه حقّ به وحى و نبوّت و لطف الهى نیاز دارد. برخى انسانها به وجود خدا اعتقاد دارند، ولى مسأله نبوّت را نمىپذیرند و مىگویند خداوند به ما عقل داده و نیازى به وحى نداریم. این اعتقاد ناشى از عدم شناخت صحیح خداست. با اینكه همه نعمتها از جانب خداوند است و بندگان در هر نعمتى رهین منّت او هستند، لكن او در خصوص چند نعمت، تعبیر به منّت فرموده كه طبعاً از اهمیّت بالاى آنها حكایت دارد، از جمله: الف: نعمت اسلام «كَذلِكَ كُنْتُمْ مِنْ قَبْلُ فَمَنَّ اللَّهُ عَلَیْكُمْ»(2607). ب: نعمت نبوّت «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولًا»(2608). ج: نعمت هدایت «بَلِ اللَّهُ یَمُنُّ عَلَیْكُمْ أَنْ هَداكُمْ»(2609). د: نعمت حاكمیّت مؤمنان «وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِى الْأَرْضِ»(2610).
نبوّت، به نفع بشریّت و براى نجات انسانهاست. «إِنِّى لَكُمْ رَسُولٌ أَمِین»(2611). نبوّت، مقامى است كه خداوند تعیین مىكند. توحید، نبوّت، معاد اصول مشترك همه ادیان آسمانى است. هر پیامبرى براى اثبات ادعاى نبوّت خود، باید نشانهاى از جانب خداوند داشته باشد كه آن را معجزه مىنامند، این معجزه طبعاً در امور خاصّ و مشخّصى است. توحید، سرچشمه و پشتوانه نبوّت است و دقّت در ملكوت هستى، روشن مىكند كه این نظام رها شده نیست. توحید و نبوّت را باید با عقل و فكر فهمید، نه از روى تقلید.