گروه زیادى از فقرا و ضعفا مستمرى بگیر حجة الاسلام بودند یعنى براى كسانى كه تن سالمى براى كار كردن و سرمایهاى براى تجارت نداشتند و نیازمند بودند مرحوم آخوند... مستمرى قرار داده بود و خود نیز اغلب آنها را مىشناخت و سر موعد كه مراجعه مىكردند جیره آنها را مىداد.
یك نفر از این مستمرى بگیران آمد و مستمرى خود را گرفت و رفت، فضولى در مجلس گفت: آقا این شخص معتاد به تریاك است شما به او مستمرى مىدهید؟
آقا گفت: راست مىگوئید چرا تا حالا نگفتید؟ همه فكر كردند كه مىخواهد مستمرى او را قطع كند لكن دفعه دیگر كه آمد آقا فرمود: بنشین و بگو ببینم راستى معتاد هستى؟ آن شخص با خجالت گفت: بلى. آقا پرسید: روزى چقدر براى تریاك خرج مىكنى؟ گفت: با پول چائىاش جمعاً ده شاهى. آقا گفت: چرا تا حالا نگفتى من آن جیره را فقط براى اهل و عیالت تعیین كرده بودم معلوم مىشود تو حقّ آنان را مىخوردى.
سپس ده شاهى به جیره او افزود و فرمود: بیش از این حق ندارى براى تریاك خرج كنى. یك قران هم فوق العاده داد تا كسرى مخارج خانوادهاش را جبران كند. بعد از رفتن آن شخص اطرافیان به آقا اعتراض كردند او پاسخ داد: این بدبخت معتاد شده و اختیار از دستش رفته و این ده شاهى جزو مخارج روز او است و باید داده شود وگرنه او كه ترك نمىكند و از مخارج زن و بچهاش مىبُرد.(2459)