«عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(علیه السلام) قَالَ قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ قَالَ لِی إِبْرَاهِیمُ بْنُ مَیْمُونٍ كُنْتُ جَالِساً عِنْدَ أَبِی حَنِیفَةَ فَجَاءَهُ رَجُلٌ فَسَأَلَهُ فَقَالَ مَا تَرَى فِی رَجُلٍ قَدْ حَجَّ حَجَّةَ الْإِسْلَامِ الْحَجُّ أَفْضَلُ أَمْ یُعْتِقُ رَقَبَةً فَقَالَ لَا بَلْ عِتْقُ رَقَبَةٍ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع كَذَبَ وَ اللَّهِ وَ أَثِمَ لَحَجَّةٌ أَفْضَلُ مِنْ عِتْقِ رَقَبَةٍ وَ رَقَبَةٍ وَ رَقَبَةٍ حَتَّى عَدَّ عَشْراً ثُمَّ قَالَ وَیْحَهُ فِی أَیِّ رَقَبَةٍ طَوَافٌ بِالْبَیْتِ وَ سَعْیٌ بَیْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ وَ الْوُقُوفُ بِعَرَفَةَ وَ حَلْقُ الرَّأْسِ وَ رَمْیُ الْجِمَارِ لَوْ كَانَ كَمَا قَالَ لَعَطَّلَ النَّاسُ الْحَجَّ وَ لَوْ فَعَلُوا كَانَ یَنْبَغِی لِلْإِمَامِ أَنْ یُجْبِرَهُمْ عَلَى الْحَجِّ إِنْ شَاءُوا وَ إِنْ أَبَوْا فَإِنَّ هَذَا الْبَیْتَ إِنَّمَا وُضِعَ لِلْحَج؛(944) ابراهیم بن میمون براى ابو عبد اللَّه صادق(علیه السلام) گزارش كرده بود كه من در حضور ابو حنیفه نشسته بودم، مردى آمد و پرسید: رأى شما چیست؟ كسى كه حج فریضه را انجام داده باشد، آیا باز هم به حج برود بهتر است یا اینكه با هزینه حج، بندهاى بخرد و در راه خدا آزاد كند؟ و ابو حنیفه گفته بود: آزاد كردن بنده بهتر است. ابو عبد اللَّه صادق(علیه السلام) بعد از نقل این خبر گفت: به خدا سوگند كه ابو حنیفه دروغ گفته و فتواى ناحق داده است؛ به خدا سوگند كه حجّ خانه خدا بهتر است از خریدن و آزاد كردن یك بنده با یك بنده دیگر و یك بنده دیگر تا برسد به ده بنده كامل. واى بر ابو حنیفه! با آزاد كردن كدام بنده به طواف كعبه و سعى صفا و مروه و فیض عرفه خواهد رسید؟ و یا پاداش سرتراشى و رجم مجسّمه شیطان را دریافت خواهد كرد؟! این چه فتوائى است كه اگر شهرت یابد، مردم حجّ خانه خدا را به تعطیل مىكشانند، و اگر حجّ خانه خدا به تعطیل بكشد، امام زمان موظّف مىشود كه فتواى ابو حنیفه را نقض كند و مردم را به سفر حج مجبور سازد، چه راضى به سفر باشند و یا نباشند، چرا كه بنیاد خانه كعبه بر حج و زیارت نهاده شده است.»