تربیت
Tarbiat.Org

گنجینه معارف 3 (110 موضوع)
محمد رحمتی شهرضا

سحر، بى واقعیت و بى حقیقت‏

«قَالَ أَلْقُواْ فَلَمَّا أَلْقَوْاْ سَحَرُواْ أَعْیُنَ النَّاسِ وَ اسْتَرْهَبُوهُمْ وَ جَاءُو بِسِحْرٍ عَظِیمٍ * وَ أَوْحَیْنَا إِلَى‏ مُوسَى أَنْ أَلْقِ عَصَاكَ فَإِذَا هِىَ تَلْقَفُ مَا یَأْفِكُونَ* فَوَقَعَ الحَْقُّ وَ بَطَلَ مَا كاَنُواْ یَعْمَلُونَ* فَغُلِبُواْ هُنَالِكَ وَ انقَلَبُواْ صَغِرِینَ* وَ أُلْقِىَ السَّحَرَةُ سَجِدِینَ *قَالُواْ ءَامَنَّا بِرَبِّ الْعَلَمِینَ * رَبِّ مُوسَى‏ وَ هَرُونَ؛(1379) گفت: «شما بیفكنید!» و هنگامى (كه وسایل سحر خود را) افكندند، مردم را چشم‏بندى كردند و ترساندند و سحر عظیمى پدید آوردند. (ما) به موسى وحى كردیم كه: «عصاى خود را بیفكن!» ناگهان (بصورت مار عظیمى در آمد كه) وسایل دروغین آنها را بسرعت برمى‏گرفت. (در این هنگام،) حق آشكار شد و آنچه آنها ساخته بودند، باطل گشت. و در آنجا (همگى) مغلوب شدند و خوار و كوچك گشتند. و ساحران (بى‏اختیار) به سجده افتادند. و گفتند: «ما به پروردگار جهانیان ایمان آوردیم. پروردگار موسى و هارون!»