عربى صبح به مسجد درآمد كه نماز گذارد و مستعجل بود كه كار مهم و ضرورىاى داشت، پیشنماز بعد از سوره فاتحه، سوره نوح را شروع كرد. چون گفت: انا ارسلنا نوحا: یعنى ما كه خداوندیم فرستادیم نوح را، باقى آیه از یادش برفت و حصر شد و سكوت او طول كشید. عرب را طاقت نماند.
گفت: ایهاالقارى! اگر نوح نمىرود، دیگرى را بفرست و ما را رها كن.