مردى خدمت حضرت صادق(علیه السلام) آمد و شكایت از روزگار كرد كه چنین و چنانم و درماندهام و قرض دارم. حضرت مقدارى پول به او دادند، او گفت: نه، من مقصودم این نبود كه بخواهم چیزى بگیرم، خواستم شرح حالم را بگویم كه دعایى بفرمائید.
فرمودند: نه، من هم نگفتم مقصود تو این است ولى این را بگیر و به مصرف خودت برسان. چیزى هم كه مىگویم اینست: «و لا تحدث الناس بكل ما انت فیه فتهون علیهم؛ هر گفتارى كه دارى جلو مردم بازگو مكن جلو ایشان خوار مىشوى.» این یعنى اینكه در زندگى شكست خوردهام. و جمله «و رضى بالذل من كشف ضره»؛ یعنى آنكه درد و رنج و ناراحتى خود را جلو مردم باز مىكند، به ذلّت تن داده است.(2550)