تربیت
Tarbiat.Org

گنجینه معارف 3 (110 موضوع)
محمد رحمتی شهرضا

مكر زرقاء

چون آمنه مادر پیامبر(صلى الله علیه و آله)، به حضرت حامله شد، كهانت كاهنان مختل شد. سطیح كه كاهنى بود معروف از طایفه غسان، به رزقاء یمامه كه او هم كاهنه بود نامه نوشت كه باید در خاموش كردن این نور به هر مكر و خدعه متمسك شد.
رزقاء با آرایشگر حضرت آمنه بنام (تكنا) آشنا بوده و او روزى تكنا را دید و گفت: چرا ناراحت هستى؟ او هم جریان تولد مولودى كه باعث شكستن بتها و ذلیل شدن كاهنان مى‏شود را نام برد.
پس زرقاء كسیه زرى را به تكنا نشان داد كه اگر در این كار كمك نمائى این كیسه از آن توست، او هم قبول كرد.
به حیله زرقاء بنا شد تكنا روزى براى آرایشگرى آمنه برود و وسط كار با كارد زهرآلود به پهلوى او بزند كه مادر و فرزند بمیرند!
از آن طرف هم زرقاء همه بنى هاشم را آن روز موعود دعوت كند تا تكنا آن كار را تنهائى و بدون مزاحمت انجام دهد.
روز موعود فرا رسید بنى هاشم به جهت صرف طعام حاضر و تكنا هم در خانه آمنه مشغول آرایشگرى شد. وسط كار تكنا خنجر زهرآلود را درآورد كه بزند، دستى از غیب بر تكنا زد و او به زمین افتاد و چشمش نمى‏دید؛ فریاد آمنه هم بلند شد و زنان بنى هاشم دور او اجتماع كردند، و از واقعه پرسیدند، او جریان را نقل كرد.
به تكنا گفتند: چه چیز باعث شد این حیله را انجام دهى؟ گفت: به دستور زرقاء انجام دادم او را بگیرید.
پس خود تكنا بدرك واصل شد. زرقاء هم خود را از مكه با صدمات زیاد به وطن اصلیش یمامه رساند و مكر او هیچ صدمه‏اى به آمنه و حملش نرسید.(1397)