تربیت
Tarbiat.Org

گنجینه معارف 3 (110 موضوع)
محمد رحمتی شهرضا

ایمان امام‏

آن هنگام كه امام خمینى(قدس سره) از عراق به پاریس رفتند، عدّه‏اى از بزرگان به دیدار امام شتافتند، یكى از آنها دیدار علّامه شهید مرتضى مطهّرى بود، شهید مطهّرى پس از این ملاقات به ایران بازگشتند، دوستانش از او پرسیدند: از پاریس چه دیدى؟ او در پاسخ گفت: چهار آمَنَ دیدم، اكنون این موضوع را از زبان خود شهید مطهّرى بشنویم: من كه قریب دوازده سال در خدمت این مرد بزرگ تحصیل كرده‏ام، باز وقتى كه در سفر اخیر به پاریس، به ملاقات و زیارت ایشان رفتم، چیزهائى از روحیّه او درك كردم كه نه فقط بر حیرت من، بلكه بر ایمانم نیز اضافه كرد، وقتى برگشتم، دوستانم پرسیدند: چه دیدى؟ گفتم: چهار تا آمَنَ دیدم:
1-آمَنَ بِهَدَفِهِ: امام خمینى به هدفش ایمان دارد، دنیا اگر جمع بشود نمى‏تواند او را از هدفش منصرف كند.
2-آمَنَ بِسَبِیلِهِ: به راهى كه انتخاب كرده ایمان دارد، امكان ندارد او را از این راه، منصرف كرد، شبیه همان ایمانى كه پیغمبر(صلى الله علیه و آله) به هدفش و به راهش داشت.
3-آمَنَ بِقَوْلِهِ: به گفتارش ایمان دارد، در همه رفقا و دوستانى كه سراغ دارم، احدى مانند او به روحیّه مردم ایران ایمان ندارد، به ایشان نصیحت مى‏كنند كه آقا كمى یواش‏تر، مردم دارند سرد مى‏شوند، مردم دارند از پاى درمى‏آیند، مى‏گوید: نه مردم این جور نیستند، كه شما مى‏گوئید، من مردم را بهتر مى‏شناسم و ما مى‏بینیم كه روز به روز صحّت سخن ایشان بیشتر آشكار مى‏شود.
4- و بالاتر از همه، آمَنَ بِرَبِّهِ: به پروردگارش ایمان دارد، در یك جلسه خصوصى، ایشان (امام) به من گفت: فلانى! این ما نیستیم كه چنین مى‏كنیم، من دست خدا را به وضوح حسّ مى‏كنم، آدمى كه دست خدا و عنایت خدا را حسّ مى‏كند و در راه خدا قدم برمى‏دارد، خدا هم به مصداق: «اِنْ تَنْصُرُوا الله یَنْصُرْكُمْ؛ اگر خدا را یارى كنید، خدا شما را یارى مى‏كند»(439) بر نصرت او اضافه مى‏كند. من این گونه تأییدى را به وضوح در این مرد (امام) مى‏بینم، او براى خدا قیام كرده و خداى متعال هم قلبى قوىّ به او عنایت كرده است، كه اصلاً تزلزل و ترس در آن، راه ندارد. این مردى كه روزها مى‏نشیند و این اعلامیّه‏هاى آتشین را مى‏دهد، سحرها اقلاًّ یك ساعت با خداى خودش راز و نیاز مى‏كند، آن چنان اشكهائى مى‏ریزد كه باورش مشكل است، این مرد درست نمونه على(علیه السلام) است، درباره على(علیه السلام) گفته‏اند كه در میدان جنگ به روى دشمن لبخند مى‏زند و در محراب عبادت از شدّت زارى بیهوش مى‏شود و ما نمونه او را در این مرد مى‏بینیم.(440)