یكى از حكماء جوانى را دید كه پوست پلنگى بر زین اسب خود انداخته و با كمال تبختر راه مىپیماید و خودى مىنماید. حكیم گفت: این پوستى كه بر پشت پلنگ نگذاشتند بر زین اسب تو چگونه خواهند گذاشت؟!