تربیت
Tarbiat.Org

گنجینه معارف 3 (110 موضوع)
محمد رحمتی شهرضا

استقامت رسول خدا(صلى الله علیه و آله)

وقتى از جانب خداوند به پیامبر دستور رسید كه دعوتِ خود را آشكار نماید، پیامبر هرجا كه مى‏رفت و به هر كسى كه مى‏رسید، شروع به توهین بتها مى‏نمود. رؤساى قریش وقتى این رفتار را از پیغمبر دیدند، نزد حضرت ابوطالب رفتند و عرض كردند: كار برادرزاده‏ات به جایى رسیده كه آشكارا به بتها بى‏احترامى مى‏نماید. او را نصیحت كن و از قولِ ما به او بگو اگر پول مى‏خواهى ما آنقدر به تو پول و جواهر مى‏دهیم كه ثروتمندترین مردِ عربستان گردى؛ اگر ریاست مى‏خواهى، حاضریم تو را رئیس مكّه نمائیم و اگر زن مى‏خواهى، زیباترین زنانِ جهان را برایت حاضر مى‏نمائیم. اگر اینها را قبول نكرد معلوم مى‏شود كه برادرزاده‏ات دیوانه است، او را به ما تحویل بده تا مداوایش كنیم.
حضرت ابوطالب به خدمت رسول اكرم(صلى الله علیه و آله) رسید و عرض كرد: قریش چنین مى‏گویند، من چه پاسخى به آنها بدهم؟ پیامبر(صلى الله علیه و آله) فرمود: به خدا قسم اگر خورشید را در دست راست و ماه را در دستِ چپم بگذارند، حاضر نیستم دست از رسالتم بردارم من تا آنگاه كه جان در بدن دارم به دعوت خود ادامه خواهم داد.(326)