به مشهد مقدس مشرّف شده بودم، براى اسكان چند روزه در مسافرخانهاى اطاقى تهیّه شد، در ساعتهاى اوّلیّه ورودم به مسافرخانه سر و صداى زیادى به گوش مىرسید و به كلّى مانع و مزاحم استراحتم بود، زیرا آن سر و صدا در داخل یكى از اطاقهاى مجاور اطاق ما بود و صداى مرد و دخترى به گوش مىرسید، كه دخترى از پدرش كتك مىخورد هم دختر فریاد مىزد و هم پدر بر سر دخترش داد مىكشید و معلوم نبود كه علّت چیست؟ وقتى كه سر و صدا آرام گرفت و دختر خاموش شد، نقل كردند كه این نزاع و داد و فریاد بین افراد خانوادهایست كه تازه از تهران براى زیارت آستان مقدّس امام هشتم حضرت علىّ بن موسى الرّضا(علیه السلام) وارد مشهد شدهاند. و علّت نزاع و دعوا هم این بود كه دختر جوان 16 سالهاى كه هرگز رنگ حجاب ندیده و اصلاً نمىداند حجاب چیست و به همان حال در میان مسافران قطار خود را به مشهد رسانده حالا كه مىخواهند به حرم حضرت امام رضا(علیه السلام) مشرّف شوند پدر براى اوّلین بار به او دستور حجاب مىدهد و مىگوید باید چادر بر سر بگذارى و در حرم بیائى. ولى دختر از قبول این پیشنهاد خوددارى كرده و مىخواهد تغییر وضع ندهد و به همان حال به زیارت برود. لذا كار به مشاجره كشید و دعوا درگرفت و دختر از پدر خود كتك خورد. من از شما سؤال مىكنم آیا این عمل صحیح است؟ دخترى كه پیوسته با بدنى نیمه عریان و بدون اعتنایى به پوشش اسلامى از منزل بیرون مىآمده و میان جوانان كوچه و خیابان بىتفاوت راه مىرفته و احیاناً دوستىهاى عاشقانه برپا مىكرده هنگام رفتن به حرم آیا او را مىتواند مجبور به حجاب كند؟! بلكه وظیفه پدر آن است كه دختر باهوش و استعداد خود را با مبانى مذهبى آشنا كرده و از بد و خوب، زشت و زیباى امور براى وى بیان نماید، سپس از او انتظار داشته باشد.(1969)