استفاده از فرصت
فرصتهاى زیادى به دست افراد مىافتد، اما از آن جا كه دستهاى روح «كار امروز به فردا انداختن» را دارند، این فرصتها را كه كلیدهاى طلائى راز كامیابى است از دست مىدهند. در صورتى كه نه تنها كار امروز را نباید به فردا انداخت بلكه اگر امكان دارد، باید كار فردا را هم امروز انجام داد. از ابومسلم خراسانى پرسیدند راز كامیابى شما چه بوده است؟! گفت: «هرگز كار امروز را به فردا نیفكندم.» چه بسا نیروئى كه براى تأخیر انداختن كار مصرف مىشود، براى انجام خود آن كار كافى باشد. برخى از دانش آموزانى كه در امتحان خرداد ماه قبول نمىشوند و باید در شهریور ماه امتحان بدهند، از فرصت حداكثر استفاده را مىكنند و بعضى گرفتار اوهام و افسوس خوردن مىشوند و وقت را با آه كشیدن به پایان مىرسانند. عدّهاى از مردم هستند كه غالباً عارف منش و درویش مآبند؛ كارشان اشگ فشانى بر گذشته است و مرتّباً مىگویند: «اگر ما فلان باغ را خریده بودیم سود كلانى نصیب ما مىگشت و اگر در فلان دانشگاه ثبت نام كرده و ادامه تحصیل داده بودیم، اكنون از شخصیّتهاى بزرگ كشور بودیم.» تمام وقت خود را با افسوس خوردن و روى «قبر دیروز» گریه كردن تلف مىكنند. در حالى كه اگر از این پس بكوشند ممكن است به همه و یا به قسمتى از آرزوهاى خود برسند.
وقت گدشته را نتوانى خرید باز
مفروش خیره كاین گهر پاك بىبهاست
گروهى در نقطه مقابل آنها هستند. اضطراب آینده آنها را از كار در آن لحظهاى كه در دست دارند، بازمىدارد. دانش آموزانى را دیدهایم كه مرتباً دم از رفوزه شدن مىزنند؛ مرتّباً مىگویند: «مبادا تجدیدى شویم، مبادا قبول نشویم.» این اضطراب آنان را از مطالعه و كار بازمىدارد و فرصت را از دست مىدهند. چه زیبا سروده آن سراینده تازى زبان:
مافات مضى و ما سیأتیك فاین
قم فاغتنم الفرصة بین العدمین
یعنى: آنچه را از دست دادى، گذشته است و آینده هنوز نرسیده (بیجا غصه آنرا مخور) هم اكنون برخیز و این لحظه را كه از هر دو طرف به نیستى مىرسد، غنیمت بشمار.
و سعدى شیرین زبان نیز در این باره گوید:
سعدیا دى رفت و فردا همچنان موجود نیست
در میان این و آن فرصت شمار امروز را
بهترین فرصت براى كار كردن، دانش آموختن و ثروت اندوختن جوانى است و بلندترین نقطه زندگى نیز دوران جوانى است. عشق و امید و نشاط جوان و نیروهاى فعّاله و خلاّقه او سرشار است، ولى پس از مدتى، قدرتهاى معنوى و مادّى وى رو به كاهش مىگذارد و اعصاب قدرت و استحكام خود را از دست مىدهد. چشم كم نور مىشود و نیروهاى خلاّقه ناتوان مىگردد. مولاى متّقیان(علیه السلام) مىفرماید: «انسان هنگامى پى به ارزش جوانى و تندرستى مىبرد كه آنها را از دست داده باشد.» از سفارشهاى پیامبر اسلام(صلى الله علیه و آله) به یكى از شاگردان بزرگ خود «ابى ذر» این است: «پیش از آنكه پیرى تو فرا رسد، ارزش جوانى را بدان.»
زینت باغ است درخت جوان
پیر شود بر كندش باغبان
شاخ جوان به هر گلى نوبر است
شاخه پیر، از پى خاكستر است
مردان بزرگ و كامیاب همواره بر گذشته افسوس نمىخوردند و اضطراب آینده آنها را از كار در فرصتهاى مناسب بازنمىداشت. دستگاه آفرینش در انسان یك عقل طبیعى آفریده است كه در تمام افراد با بالا رفتن سن، رشد مىكند. در كنار این عقل طبیعى مىتوانیم یك عقل اكتسابى در پرتو علم و تجارب نیز به دست بیاوریم و این دومى در حقیقت مكمّل و پرورش دهنده آن عقل طبیعى است. مردان كامیاب كسانى بودند كه از فرصتهاى دوران كودكى و جوانى و مراحل بالاتر خوب استفاده كردند و عقل فطرى را با عقل اكتسابى پرورش دادند. و بهترین فرصت براى این كار دوران جوانى است. پیامبر اسلام(صلى الله علیه و آله) فرمود: «فرصت بسان ابر بهارى مىگذرد و كامیابى از آن كشاورزى است كه از آن بهرهبردارى كند.» كسانى كه به ارزش وقت و عمر خود پى بردهاند، اوقات گرانبهاى خود را بیهوده مصرف نمىكنند. گروهى از دانشمندان برخى از آثار خود را در مواقعى نوشتهاند كه اكثر مردم به اتلاف آن اهمیّت نمىدهند. مثلاً دكتر «ماردن كود» یكى از آثار خود را در ضمن رفتن از خانه بیمارى به خانه بیمار دیگر نوشته است. «دكتر بورنى» زبان فرانسوى و ایتالیائى را در طى رفتن به اداره و بازگشت از آن یاد گرفت. فقید علم و ادب مرحوم مدرّس خیابانى یكى از آثار گرانبهاى خود را كه در پیرامون مترادفات زبان فارسى مىباشد موقع صرف صبحانه نوشته است. ناپلئون در واقعه «اركولا» با 25 سوار بر دشمن غلبه كرد؛ زیرا دشمن خسته بود و او فرصت را مغتنم شمرد و با این عدّه كم بر دشمن چیره گردید. گروهى آنچنان عمر خود را تلف مىكنند كه گوئى دشمن وقت و عمر خود هستند. امروز بسیارى از سرگرمیها بیش از آنچه جنبه تفریحى داشته باشند، قاتل و كشنده وقت مىباشند. البته اعصاب خسته احتیاج به تفریح و سرگرمى دارد و هرگز نباید آنچه را كه جنبه تفریحى دارد به حساب اتلاف وقت نهاد؛ زیرا گردش و تنفّس، ملاحظه مناظر زیبا و شركت در مجالس انس و نشاط، اعصاب ما را از فرسودگى نجات بخشیده، و چرخ حیات را روغن كارى مىنماید. البته نباید هرگونه كار بیهوده و كشنده وقت و تلف كننده عمر گرانبها را به حساب تفریح و تفرّج گذارد. جوانان امروز براى استراحت، به فیلمهاى سینما و تلویزیون و مطالعه مجلاّت و روزنامه و كتابهاى هفته و سال پناه مىبرند، ولى باید بدانند هر فیلمى قابل دیدن نیست و هر كتابى آموزنده، نشاط بخش و مفید نخواهد بود. ضررهاى سهمگین فیلمهاى جنائى و پلیسى و رمانهاى عشقى و سكسى قابل توصیف نیست و غنچه جوانى را قبل از آنكه شكوفان شود پژمرده مىسازد. علامه حلّى یكى از ستارگان درخشان علوم اسلامى است و گذشته از اینكه یك فقیه درجه اول است، در سایر رشتههاى علوم اسلامى از معقول و منقول تألیفات دارد. این مرد سالها در خدمت حكیم و ریاضىدان بزرگ خواجه نصیرالدین شاگردى كرده و ملازم شب و روز استاد خویش بوده است، او مىفرماید: من در مدّت ملازمت خدمت استاد حتّى یك عمل كوچك كه استحباب شرعى داشته باشد ندیدم كه انجام ندهد، یعنى چنان وقت خود را تنظیم كرده بود كه هر كارى در موقع خود به جاى خود صورت مىگرفت، اگر احیاناً تفریح و تفنّن مىكرد در موردى بود و به طرزى بود كه بجا و لازم بود و شرعاً پسندیده بود. گذشت زمان و كاهش پیوسته عمرها و فرصتها، در عین حال كه روشنترین واقعیّات است، مورد بیشترین غفلت نیز قرار مىگیرد و خسارت بسیارى از رهگذر همین غفلت از هدر رفتن سرمایه نصیب انسانها مىگردد.
اغتنام فرصت
از توصیههاى مهمّ فرزانگان به پویندگان راه كمال و خودسازى و موفّقیت است كه در متون دینى به آن تأكید زیادى شده است.
هر عاقلى با اندكى تعقّل درمىیابد كه باید وقت را غنیمت شمرد، زیرا ممكن است تاجر ورشكسته با تلاش دوباره بتواند جبران مافات كند ولى تنها وقت است كه هیچ چیز جایگزین آن نمىتواند بشود.
از نظر اسلام، عمر انسان ارزش والایى دارد، به گونهاى كه هیچ چیز همسنگ آن نخواهد بود و اگر كسى عمر خود را در راه تحصیل ایمان، عمل صالح، بندگى خدا و كسب اخلاقى صرف كند از ضرر و خسران در امان بوده و به سعادت ابدى خواهد رسید.
شناخت درد، نیمى از درمان است و صحیح است كه آشنایى با آفتهاى هر چیز و خطرهاى هر راه و كارى، زمینهساز بهرهورى بهتر و بیشتر و مصونیّت از خسارتهاى جبران ناپذیر مىشود. غفلت، به تأخیر انداختن فرصتها، بیكارى پرداختن به كارهاى غیر مهم، بازى، خواب و... از جمله آفتهاى از دست رفتن فرصتها مىباشند.
بى شك تأخیر در كارها و عقب انداختن فرصتها را مىتوان یكى از موجبات تضییع وقت دانست چنانكه به تجربه ثابت شده و در روایات و آیات نیز از آن نهى شده است.
پیشامدهایى كه ما در زندگى خود، آنها را عادى مىدانیم فرصتهاى بزرگى است براى كسى كه آنها را غنیمت شمرد. ارباب سعى و عمل از اوقات كوچك و زائد خود كه معمولاً صرف كارهاى بیهوده مىشود استفاده مىكنند. دوران جوانى یكى از نعمتهاى بزرگ الهى است و در اسلام به اندازهاى مهم است كه روز قیامت از صاحبش سؤال مىشود كه چگونه آن را صرف كرده است. از این رو بر جوانان لازم است كه براى رسیدن به سعادت، این فرصت گرانبها را غنیمت شمرده از آن به شكل صحیح بهره بردارى نمایند.
از مجموع روایات و آیات، چنین نتیجه مىگیریم كه وقت، گوهر گرانبهایى است كه ارزشمندتر از آن چیزى نیست بنایراین، باید آن را شناخت و ارج نهاد و از هر چه موجب اتلاف وقت مىشود خوددارى كرد.
انسان یك بار به دنیا مىآید و آنچه را كه از وقت از دست مىدهد هیچ وقت نمىتواند جبران كند.