تربیت
Tarbiat.Org

گنجینه معارف 3 (110 موضوع)
محمد رحمتی شهرضا

آل یاسر

در آغاز اسلام، خانواده‏اى كوچك و مستضعف كه از چهار نفر تشكیل مى‏شدند به اسلام گرویدند. و به طور عجیبى در برابر شكنجه‏هاى بیرحمانه مشركان، استقامت نمودند.
این چهار نفر عبارت بودند از: یاسر و سمیه (شوهر و زن) و دو فرزندشان به نام عمار و عبدالله.
یاسر زیر رگبار شلاق دشمن، همچنان ایستاد و از اسلام خارج نشد تا جان سپرد.
همسرش (سمیه) با اینكه پیرزن بود تا حدى كه او را عجوزه خوانده‏اند با فریادهاى خود، در برابر شكنجه دشمنان استقامت نمود. سرانجام ابوجهل آخرین ضربت را به ناحیه شكم او زد و او نیز به شهادت رسید.
ابوجهل علاوه بر آزار بدنى، او را آزار روحى نیز مى‏داد، و به او كه پیرزن قد خمیده بود مى‏گفت: تو به خاطر خدا به محمد ایمان نیاورده‏اى، بلكه شیفته جمال محمد و عاشق رنگ او شده‏اى.
فرزندش (عبدالله) نیز تحت شكنجه شدید قرار گرفت، ولى استوار ماند. فرزند دیگرش عمار را به بیابان سوزان مى‏بردند و در برابر تابش آفتاب عریان مى‏كردند، و زره آهنین بر تن نیم سوخته‏اش مى‏نمودند و او را روى ریگهاى سوزان بیابان مكه، كه همچون پاره‏هاى آهن گداخته كوره آهنگران بود، مى‏خواباندند و حلقه‏هاى زره در بدنش فرو مى‏رفت و به او مى‏گفتند: به محمد(صلى الله علیه و آله) كافر شو و دو بت لات و عزى را پرستش كن و او تسلیم شكنجه گران نمى‏شد.
آثار پاره‏هاى آتش آن چنان در بدن عمار اثر كرده بود كه پیامبر(صلى الله علیه و آله) او را آن گونه دید، كه گوئى بیمارى برص گرفته و آثار پوستى این بیمارى در صورت و بازوان و بدن وجود دارد.
پیامبر(صلى الله علیه و آله) به این خاندان مى‏فرمود: استقامت كنید اى خاندان یاسر، صبر نمائید كه قطعاً وعده‏گاه شما بهشت است.(329)