تربیت
Tarbiat.Org

گنجینه معارف 3 (110 موضوع)
محمد رحمتی شهرضا

شرایط مرجع و رهبرى و معنى حوادث واقعه‏

پس از پایان نیابت خاص در غیبت صغرا نیابت عامه جایگزین امامت گردید. در پاسخى كه امام زمان(علیه السلام) به اسحاق بن یعقوب دادند تكلیف رهبرى را مشخص نمودند كه فرمودند: «اما الحوادث الواقعه فارجعوا فیها الى رواه حدیثنا حجتى علیكم و انا حجه الله؛ در مورد حوادثى كه اتفاق مى‏افتد به راویان حدیث ما مراجعه كنید آنان حجت من بر شمایند و من حجت خدا هستم.»
از آن به بعد مرجع شیعیان فقها شدند. در هر محلى عالمى شیعى اداره امور شیعیان را به عهده گرفت و زمان هر چه بیشتر به پیش مى‏رفت مرجعیت خود را بهتر و بیشتر نشان مى‏داد تا جائى كه فتواى میرزاى شیرازى قدرت مرجعیت را به نمایش گذاشت، هم دوستان جایگاه مرجعیت را شناختند و هم دشمنان به عظمت آن راه یافتند. مرجعیت شیعى تا جائى پیش رفت كه همواره به عنوان پایگاهى سیاسى تبلور یافت، و اگر به عنوان آخرین سخن كار را فیصله مى‏داد به عنوان یكى از بزرگترین عوامل مؤثّر در صحنه سیاسى محسوب مى‏گردید، مبارزات مرجعیت شیعه در آزادى عراق نقش مرجعیت در مبارزه با دیكتاتورى و مشروطه در ایران امورى است كه غیر قابل انكار است. یعنى مرجعیت شیعى قبل از شأنیت افتاء در مسائل فردى فرعى از اینكه یك ضرورت جبرى باشد یك واقعیت انتخابى بود، زیرا امام(علیه السلام) مرجع حوادث واقعه را فقهاى شیعه قرار داده بودند و حوادث واقعه غیر از مسائل روشن و بحث شده‏اى است كه خود ائمه آنها را بیان نموده بودند. حوادث واقعه همان قرارداد رژى بود كه میرزاى شیرازى اول باید حل كند، همان حاكمیت انگلیس بر عراق بود كه میرزاى كوچك براى حلش كمر همت بست، همان استبداد بود كه آخوند خراسانى باید وظیفه شیعیان را روشن نماید، همان كاپیتولاسیون است كه امام خمینى(رحمه الله) باید براى براندازیش قیام كند و همه این مسائل مربوط به زمانى است كه شیعه فاقد حكومت بود و اما اكنون كه شیعه حكومت را در اختیار دارد، احتیاج به مرجعى دارد كه بتواند حكومت بدست آمده را تا ظهور حضرت مهدى(علیه السلام) حفظ كند. شیعه محتاج سكاندارى است كه بتواند این كشتى متلاطم را در این شب ظلمانى و اقیانوس مواج به ساحل نجات هدایت كند. شیعه محتاج مرجعیتى است كه بتواند در این دنیاى پیچیده بماند و به پیش برود. بدیهى است در چنین موقعیتى فقاهت به تنهائى كافى نیست، تدبیر، سیاست، و تیزهوشى و مدیریت شرایط بى چون و چراى چنین مرجعیتى است.
اینجا است كه وقتى پس از میرزاى شیرازى به آیت الله سید محمد فشاركى پیشنهاد مرجعیت مى‏كنند این سید روشن بین مى‏فرمایند من شایسته مرجعیت نیستم «لان الریاسة الشرعیة تحتاج الى امور غیرالعلم بالفقه و الاحكام من السیاسات و معرفة مواقع الامور و...»(2812)