تربیت
Tarbiat.Org

توتیای دیدگان زندگانی خاتم پیامبران (صلی الله علیه و آله)
حاج شیخ عباس قمی (رضوان الله علیه)

غسل آن حضرت‏

آنگاه که امیر مؤمنان علیه السلام خواست رسول خدا صلی الله علیه و آله را غسل دهد، فضل بن عباس را فرا خواند و دستور داد تا در غسل دادن آن حضرت با رساندن آب کمک کند و چشمان او را بست. آنگاه پیراهن حضرتش را از گریبان تا برابر ناف شکافت و غسل و حنوط کردن را آغاز نمود. فضل ایشان را کمک می‏کرد و برای آن حضرت آب می‏آورد و فرشتگان نیز او را کمک می‏کردند. آن حضرت را در پیراهن خود غسل دادند.
شیخ در تهذیب از حارث بن یعلی بن مرة و او از پدر و او از جدش نقل می‏کند که گفت:
آنگاه که رسول خدا صلی الله علیه و آله رحلت فرمود پارچه‏ای آویختند؛ به طوری که آن حضرت پشت پرده بود. امیرالمؤمنین علیه السلام در کنار پارچه بود و دستان رسول خدا را بر گونه‏های آن حضرت قرار داده بود. باد گوشه پیراهن را بر صورت امیر مؤمنان علیه السلام می‏زد.
مردم پشت در مسجد بودند و شیون و زاری و گریه می‏کردند که ناگهان صدایی را در خانه شنیدیم که می‏گفت: پیامبرتان پاک و پاکیزه است؛ او را بدون غسل دفن کنید!
امیرالمؤمنین علیه السلام را - در حالی که با ناراحتی سرش را بلند می‏کرد - دیدم که فرمود: خاموش شو ای دشمن خدا! آن حضرت مرا به غسل و کفن و دفن امر کرده و این سنت است. سپس منادی دیگری ندایی غیر از آن صدا(ی شیطان) سر داد که: ای علی بن ابی طالب، شرمگاه پیامبرت را پوشیده بدار و پیراهن او را از تنش جدا مکن.(625)
در نهج البلاغه در سخنی از آن حضرت در هنگام غسل و تجهیز رسول خدا صلی الله علیه و آله آمده است:
بابی انت و امی (یا رسول الله)! لقد انقطع بموتک ما لم ینقطع بموت غیرک من النبوة و الانباء و اخبار السماء و خصصت حتی صرت مسلیا عمن سواک، و عممت حتی صار الناس فیک سواء، و لولا انک امرت بالصبر و نهیت عن الجزع، لأنفذنا علیک ماء الشؤون و لکان الداء مماطلا، و الکمد محالفا و قلا لک! ولکنه ما لا یملک رده و لا یستطاع دفعه، بابی انت و امی! اذکرنا عند ربک، و اجعلنا من بالک.(626)
پدر و مادرم فدای تو باد (ای رسول خدا) همانا با مرگ تو چیزهایی (از نبوت و اخبار آسمانی) قطع شد که با مرگ دیگری نشد. خصوصیت مرگ تو چنان است که دیگر مصیبت‏زدگان را به شکیبایی واداشت و همگان را در سوگی یکسان گذاشت.
اگر نبود که به صبر و شکیبایی امر و از بیتابی نهی فرموده‏ای، اشک دیده را با گریستن بر تو به پایان می‏رساندیم و این درد جانکاه همیشه باقی بود، و حزن و اندوه دائمی... و باز همه اینها در مصیبت تو اندک بود. اما نمی‏توان مرگ را باز گرداند و آن را دور ساخت.
پدر و مادرم فدایت باد؛ ما را در پیشگاه پرودگار یاد آور و فراموشمان مکن.
و در روایت شیخ آمده:
آنگاه که از غسل حضرت فارغ شد ملحفه را از روی صورتش برداشت... خم شد و چهره‏اش را بوسید و مجدداً ملحفه را بر او کشید.(627)
از کتاب فقه الرضا علیه السلام نقل است که:
هنگامی که حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام از غسل پیامبر صلی الله علیه و آله فارغ شد به چشمان آن حضرت نظر افکند و چیزی را در آن مشاهده کرد؛ خم شد و با زبانش آن را برداشت و فرمود: پدر و مادرم فدای تو باد ای رسول خدا، درود خدا بر تو باد که پاک زیستی و پاک از دنیا رفتی. این را عالم آل محمد (حضرت موسی بن جعفر) علیهم السلام فرمود.(628)
در بصائر الدرجات از ابو رافع نقل است که گفت:
خداوند تبارک و تعالی با حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در روز غسل پیامبر صلی الله علیه و آله سخن گفت.(629)
راوی گوید:
آنگاه که امیر مؤمنان علیه السلام از غسل رسول خدا صلی الله علیه و آله و حنوط کردن آن حضرت فارغ شد، ایشان را در سه پارچه کفن نمود؛ دو پارچه سفید صحاری و بردی سرخ رنگ از حبرة.(630)
صحار آبادی‏ای است در یمن.
قطب راوندی از حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام روایت کرده که فرمود:
پیامبر صلی الله علیه و آله به من دستور داد که چون رحلت فرماید، هفت مشک آب از چاه غرس بیرون کشیده ایشان را با آن شستشو دهم و پس از شستن، تمام کسانی را که در خانه هستند خارج سازم و به من فرمود: پس از بیرون کردن آنها دهانت را بر دهانم قرار ده. سپس درباره تمام آشوبهایی که تا روز قیامت صورت می‏گیرد از من سؤال کن.
امیرالمؤمنین علیه السلام می‏فرماید: این کار را انجام دادم و او مرا به آنچه تا روز قیامت رخ می‏دهد، آگاه ساخت. هیچ گروهی نیست مگر آنکه گمراهان آنان را از خوبانشان تشخیص می‏دهم.(631)