تربیت
Tarbiat.Org

توتیای دیدگان زندگانی خاتم پیامبران (صلی الله علیه و آله)
حاج شیخ عباس قمی (رضوان الله علیه)

30 - غزوه تبوک‏

تبوک جایی است در شام و از نام قلعه و چشمه‏ای که لشکر اسلام تا آنجا رفتند، گرفته شده است و این آخرین غزوه پیامبر صلی الله علیه و آله بود.
سبب آن این بود که کاروانی از شام به مدینه برای تجارت آمد و به مردم خبر داد که پادشاه روم لشکری را آماده نموده و چند قبیله نیز به او پیوسته‏اند و قصد مدینه دارند. رسول خدا صلی الله علیه و آله لشکری آماده کرد و از قبایلی که مسلمان شده بودند نیز درخواست کمک کرد. چون این جنگ در زمان رسیدن میوه‏ها بود، گروهی از رفتن کراهت داشتند که داستان آن در کتب مفصل آمده است.
پیامبر صلی الله علیه و آله با سی هزار لشکر به سوی تبوک آمد. گروهی از منافقان از رفتن سر باز زدند؛ به امید آنکه در این مدت طولانی سفر، مدینه را غارت کنند و اهل بیت آن حضرت را از مدینه خارج سازند. بدین جهت پیامبر صلی الله علیه و آله امیرالمؤمنین علیه السلام را جانشین خود در مدینه قرار داد و خود حرکت نمود. منافقان لب به اعتراض گشودند که اگر رسول خدا از علی خشنود بود او را به همراه خود می‏برد. حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام خود را در جرف به رسول خدا صلی الله علیه و آله رسانده جریان امر را به ایشان اطلاع داد. آن حضرت فرمود:
اما ترضی ان تکون منی بمنزلة هارون من موسی؟ الا انه لا نبی بعدی.
آیا خشنود نیستی که تو نسبت به من مانند نسبت هارون به موسی را داشته باشی؟ با این فرق که بعد از من پیامبر نیست.
به هر حال آن حضرت به سوی تبوک پیش رفت. در این سفر مشکلات بسیاری در مقابل مسلمانان پیش آمد و معجزات فراوانی از رسول خدا صلی الله علیه و آله به وقوع پیوست که در کتابهای مبسوط آمده است.
رسول خدا صلی الله علیه و آله پس از آنکه به سرزمین تبوک رسید، دانست خبری که در مورد قصد حمله قیصر روم به ایشان رسیده دروغ بوده است و پس از مشورت با اصحاب به مدینه مراجعت فرمودند.
پیش از شروع سفر عده‏ای از منافقان مسجدی در کنار مسجد قبا ساختند تا پایگاهی برای ایجاد تفرقه بین مسلمانان و تقویت کفر و نفاق باشد. قرآن مجید با ارسال آیات سوره توبه این مرکز را مسجد ضرار نامید. برای توضیح بیشتر رک. بحار الأنوار 21: 252 - 263.
در بازگشت از این سفر داستان اصحاب عقبه روی داد که قبلا از آن سخن به میان آوردیم.