اگر کسی بخواهد بداند که مصیبت پیامبر صلی الله علیه و آله بر امیرالمؤمنین علیه السلام و بر اهل بیت ایشان چه اندازه تأثیر گذاشت، باید آنچه را امیرالمؤمنین علیه السلام در این مورد فرموده است بشنود:
رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله چنان بر من دشوار بود که گمان ندارم اگر این سنگینی را کوهها تحمل میکردند، قادر به ایستادن میبودند. اهل بیتم را دیدم که برخی نگران و اندوهگینند؛ خویشتنداری نمیتوانند و قدرت تحمل چنین مصیبت بزرگی را که بر آنان وارد شده ندارند. بیتابی، صبرشان را از میان برده و فکرشان را مشغول نموده و قدرت فهم و شناخت و گفت و شنود را از آنان سلب کرده است.
اما غیر از فرزندان عبدالمطلب، دیگران، بعضی تسلیت میدادند و به صبر امر مینمودند و برخی دیگر از گریه آنها به گریه آمده از بیتابی آنان بیتاب بودند. من خود را به تحمل و شکیبایی از رحلت آن حضرت و لزوم بردباری و سکوت واداشتم و به انجام دستورهایی که آن حضرت داده بود از قبیل: آماده نمودن وسایل، غسل، حنوط کردن، کفن نمودن، نماز گزاردن و قرار دادن ایشان در قبرشان و جمع کتاب خدا و پیمان او بر آفریدههایش، پرداختم.
هیچ چیز مانع من از انجام کارهای مربوط به ایشان نگردید؛ نه اشک ریزان، و نه اندوه فراوان، نه سوزش دل و نه عظمت مصیبت. با کمال صبر و شکیبایی این وظیفه و مأموریت را برای خدا و رسول او به انجام رساندم و آنچه را آن حضرت به من فرمان داده بود انجام دادم و بردبارانه از عهده آن برآمدم و به حساب (خداوند) گذاشتم.(616)
شیخ کلینی از امام باقر علیه السلام روایت میکند که:
آنگاه که رسول خدا صلی الله علیه و آله رحلت فرمود، اهل بیت علیهم السلام طولانیترین شب را به صبح رساندند؛ چندانکه گفتی نه آسمانی بر سرشان سایه خواهد افکند و نه زمینی آنان را بر دوش خواهد کشید، چرا که آن حضرت خویش و بیگانه را در راه خدا متحد ساخته بود. در این میان کسی بر ایشان درآمد که او را نمیدیدند ولی صدایش را میشنیدند؛ گفت: درود و رحمت و برکات خدا بر شما خانواده باد؛ همانا با وجود خدا و در سایه او هر مصیبتی را بردباری و دلخوشی و هر هلاکتی را نجات و هر از دست رفتهای را جبرانی است:
کل نفس ذائقة الموت و انما توفون اجورکم یوم القیامة، فمن زحزح عن النار و ادخل الجنة فقد فاز، و ما الحیاة الدنیا الا متاع الغرور.(617)
(هر جانداری مرگ را میچشد. در روز قیامت پاداشهای شما را به کمال میدهند؛ هر که را از دوزخ دور گردانند و داخل بهشت نمایند کامیاب شده است و زندگی دنیا کالای فریبی بیش نیست.)
همانا خداوند شما را برگزیده و برتری داده و پاک نموده و خانواده پیامبرش قرار داده و علم خود را به شما سپرده و کتاب خود را به شما به ارث داده است.(618)
امام صادق علیه السلام فرمود:
آنگاه که خداوند پیامبرش را قبض روح کرد، چنان اندوهی بر حضرت فاطمه سلام الله علیها وارد شد که کسی جز خداوند عز و جل نمیداند. پس فرشتهای به سوی او فرستاد تا اندوهش را تسلی دهد و با او سخن بگوید. (صدیقه طاهره سلام الله علیها) خبر (آمدن فرشته) را به اطلاع امیر مؤمنان علیه السلام رسانید. آن حضرت فرمود: هر گاه آمدن او را احساس کردی و صدا را شنیدی، به من بگو. و او چنین کرد.
امیرالمؤمنین علیه السلام آنچه را که میشنید یادداشت میکرد تا اینکه کتابی شد. (امام فرمود:) در این کتاب چیزی از حلال و حرام وجود ندارد ولی دانش هر آنچه خواهد بود در آن وجود دارد.(619)
روایت دیگر چنین است:
او جبرئیل بود که بر دخت پیامبر صلی الله علیه و آله نازل میگردید و او را در عزای پدرش به شایستگی تسلیت میداد و قلبش را آرام مینمود.(620)
و روایت شده:
زنان بنی هاشم گرد هم آمدند؛ درباره پیامبر خدا صلی الله علیه و آله سخن میگفتند. فاطمه سلام الله علیها فرمود: (شیون و) زبان گرفتن را رها کنید و برای او دعا نمایید.(621)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
یا علی! کسی که به مصیبتی گرفتار آید، باید مصیبت مرا یادآوری نماید چرا که از بزرگترین مصائب است.(622)
و امیرالمؤمنین علیه السلام چنین سرود:
الموت لا والدا یبقی و لا ولدا هذا السبیل الی ان لا تری احدا
مرگ نه پدری باقی میگذارد و نه فرزندی. این راهی است که تا انسانها هستند، باقی است.
هذا النبی و لم یخلد(623) لأمته لو خلد الله خلقا قبله خلدا
این پیامبر است و برای امت خود جاودان نماند، اگر خداوند کسی را پیش از او جاویدان گردانده بود، او را نیز جاودانه میکرد.
للموت فینا سهام غیر خاطئة من فاته الیوم سهم لم یفته غدا
مرگ برای ما تیرهایی دارد که خطا نمیرود؛ کسی که امروز تیر مرگ از او درگذرد، فردا او را رها نخواهد کرد.(624)