تربیت
Tarbiat.Org

توتیای دیدگان زندگانی خاتم پیامبران (صلی الله علیه و آله)
حاج شیخ عباس قمی (رضوان الله علیه)

حجة الوداع‏

رسول خدا صلی الله علیه و آله بعد از هجرت ده سال در مدینه ماند و حج به جا نیاورد تا آنکه در سال دهم خداوند آیه 28 سوره حج را نازل فرمود:
(و اذن فی الناس بالحج...)
(در میان مردم اعلام حج کن...)
آن حضرت در میان مردم اعلام نمود که قصد رفتن به حج دارد. اهالی مدینه و اطراف آن و اعراب بادیه و بسیاری از قبایلی که اسلام آورده بودند، راهی حج شدند و مراسم حج با راهنمایی آن حضرت انجام شد که شرح مفصل آن در کتابها آمده است.
پس از فراغت از اعمال، رسول خدا صلی الله علیه و آله متوجه مدینه شد. چون به غدیر خم رسید - با اینکه به دلیل نبودن آب و چراگاه، محل مناسبی برای فرود نبود - نزول فرمودند. سبب نزول آن حضرت تأکید شدید حق تعالی بر نصب امیرالمؤمنین علیه السلام به خلافت بعد از خود بود. این موضوع قبلا به وسیله وحی نازل شده بود لکن برای آن تعیین وقت نشده بود و آن حضرت - به سبب آنکه مبادا میان امت اختلافی حادث شود و بعضی از دین برگردند - تأخیر می‏نمود.
غدیر خم محلی بود که کاروانیان در آنجا از هم جدا شده به سمت سرزمینهای خود می‏رفتند. پس حق تعالی آیه 68 سوره مائده را فرستاد:
یا ایها الرسول، بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمک من الناس.
(ای پیامبر آنچه را به سوی تو از جانب پروردگارت فرستاده شده تبلیغ کن و به مردم برسان و اگر این امر را اجرا نکنی، رسالتت را نرسانده‏ای و خداوند تو را از شر مردم نگاه می‏دارد.)
پس آن حضرت با وجود گرمی هوا در آن محل فرود آمد و بالای یک بلندی که از جهاز شتران درست شده بود رفت. همه نزد ایشان جمع شدند. آنگاه امیرالمؤمنین علیه السلام را طلبید و خطبه‏ای طولانی خواند و مرگ خود را خبر داد و فرمود:
انی مخلف فیکم ما ان تمسکتم به لن تضلوا: کتاب الله و عترتی اهل بیتی. فانهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض.
من در میان شما چیزی را باقی می‏گذارم که اگر به آن متمسک گردید، هرگز گمراه نخواهید شد: کتاب خدا و عترت من که اهل بیت من‏اند؛ این دو از هم جدا نمی‏شوند تا هر دو در نزد حوض کوثر بر من وارد شوند.
سپس از مردم اقرار گرفت که از آنان به خودشان سزاوارتر است. آنگاه بازوهای امیرالمؤمنین علیه السلام را به حدی بالا برد که سپیدی زیر بغلشان پیدا شد و فرمود:
من کنت مولاه فهذا علی مولاه، اللهم وال من والاه، و عاد من عاداه، و انصر من نصره، و اخذل من خذله.
هر که من مولای اویم این علی مولای اوست، خداوندا با دوستان او دوستی و با دشمنان او دشمنی کن؛ یاورانش را یاری کن و رهاکنندگانش را رها ساز.
پس از آن از منبر پایین آمده خیمه‏ای برای امیرالمؤمنین علیه السلام قرار داد. مسلمانان فوج فوج به خدمت آن حضرت رفته تهنیت می‏گفتند. یکی از کسانی که در این باب زیادتر از دیگران اهتمام داشت عمر بن خطاب بود که می‏گفت: به به (مبارک باد) بر تو یا علی. گوارا باد تو را؛ آقای من و هر مرد و زن مؤمنی گردیدی.
پیش از آنکه از سرزمین خم حرکت کنند فرشته آسمانی آیه 4 سوره مائده را فرود آورد:
الیوم أکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی...
برای توضیح بیشتر رک. بحار الأنوار 21: 390 و حساسترین فراز تاریخ.