تربیت
Tarbiat.Org

منتهی الآمال تاریخ چهارده معصوم (جلد دوم)
حاج شیخ عباس قمی (رضوان الله علیه)

چهارم - ابومحمّد عبداللَّه بن المُغِیْره بَجَلیّ کوفی ثقه‏

از فقهای اصحاب است و احدی عدیل او نمی‏شود از جهت جلالت و دین و ورع و روایت کرده از ابوالحسن موسی علیه السلام. شیخ کشی گفته که او واقفی بوده و رجوع کرده به حق، و ورایت کرده از او که گفت: من واقفی بودم و حج گذاشتم بر این حال، پس چون به مکه رفتم خلجان کر در سینه‏ام چیزی پس چسبیدم به ملتزم و دعا کردم و گفتم: خدایا! تو می‏دانی طلب و اراده مرا پس ارشاد کن مرا به بهترین دینها، پس در دلم افتاد که بروم نزد حضرت رضا علیه السلام، پس رفتم به مدینه و ایستادم بر در خانه آن حضرت و گفتم به غلام آن حضرت، بگو به مولایت مردی از اهل عراق بر در سرا است، پس شنیدم ندای آن حضرت را که فرمود: داخل شو، ای عبداللَّه بن مغیره! پس داخل شدم همین که نظرش به من افتاد فرمود: خداوند دعای تو را مستجاب کرد و هدایت کرد تو را به دین خود، من گفتم: شهادت می‏دهم که تو حجت خدایی بر من و امین اللَّه بر خلقی.(750) و عبداللَّه بن مغیره از اصحاب اجماع است، و گفته شده که سی کتاب تصنیف کرده از جمله کتاب وضوء و کتاب صلاة بوده.(751) و از کتاب اختصاص نقل شده که روایت شده که چون تصنیف کرد کتاب خود را وعده کرد با اصحاب خود که آن کتاب را بخواند بر ایشان در یکی از زاویه‏های مسجد کوفه، و برادری داشت که مخالف مذهب او بود، پس چون اصحاب جمع شدند برای شنیدن آن کتاب، برادرش آمد و در آنجا نشست عبداللَّه به ملاحظه برادر مخالفش گفت با اصحاب خود که امروز بروید! و برادرش گفت: کجا بروند به درستی که من نیز آمدم برای همان جهت که آنها آمدند، عبداللَّه گفت: مگر برای چه آمدند؟ گفت: ای برادر! در خواب دیدم که ملائکه از آسمان فرود می‏آمدند گفتم برای چه این ملائکه فرود می‏آیند، شنیدم که گوینده‏ای گفت فرود آمدند که بشنوند آن کتابی را که بیرون آورده عبداللَّه بن مغیره پس من نیز بیرون آمدم برای این و من توبه می‏کنم به سوی خدا از مخالفت خود، پس عبداللَّه مسرور شد.(752)