کمالالدّین محمّد بن طلحه شافعی در حق او فرموده: او است امام کبیرالقدر، عظیمالشأن، کثیرالتهجد، مجد در اجتهاد مشهور به عبادات، مواظب بر طاعات، مشهور به کرامات، شب را به روز میآورد به سجده و قیام و روز را به آخر میرسانید به تصدق و صیام و به سبب بسیاری حملش و گذشتش از جرم تقصیر کنندگان در حقش کاظم خوانده شد. جزا میداد کسی را که بدی کرده بود با او به احسان به او و کسی را که جنایتی بر او وارد آورده به عفو از او و به جهت کثرت عبادتش نامیده شده به عبد صالح و معروف شده در عراق به باب الحوائج الی اللَّه؛ زیرا که هر که متوسل به آن جناب شده به حاجت خود رسیده. کِراماتُهُ تَحارُ مِنْهَا الْعُقُولُ وَ تَقْضی بِاَنَّ لَهُ عِنْدَاللَّهِ تَعالی قَدَمَ صِدْقٍ لاتَزِلُّ وَ لاتَزُولُ. انتهی.(559)
بالجمله؛ حضرت امام موسی علیه السلام عابدترین اهل زمان خو و افقه از همه و سختیتر و گرامیتر بود. و روایت شده که شبها برای نوافل شب بر میخاست و پیوسته نماز میگذاشت تا نماز صبح و چون فرض صبح را ادا میکرد تعقیب میخواند تا طلوع آفتاب سپس برای خدا سجده میکرد و پیوسته در سجود و تحمید بود و سر بر نمیداشت تا نزدیک زوال و این دعا را بسیار میگفت:
اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ الرّاحَةَ عِنْدَ الْمُوْتِ وَ الْعَفْوَ عِنْدَ الْحِساب، و مکرر میکرد این را، و نیز از دعای آن حضرت بود: عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبْدِکَ فَلْیَحْسُنِ الْعَفْوُ مِنْ عِنْدِکَ.
و چندان گریه میکرد از خوف خدا که محاسنش از اشک چشمش تر میشد. و از همه مردم صله و احسانش نسبت به اهل و ارحامش بیشتر بود و پرستاری میکرد فقراء مدینه را. شبها که میشد بر دوش میگرفته زنبیلی که در آن بود پول و طلا و نقره و آرد و خرما و میبرد برای ایشان، و فقراء نمیدانستند که از چه جهت است این.(560) و آن بزرگوار کریم بود، و هزار بنده آزاد کرد.
و ابوالفرج گفته که چون به آن جناب خبر میرسید که مردی پریشان و بد حال است برای او صرّه دیناری میداد، و همیانهای آن جناب مابین سیصد دینار بود تا دویست دینار و صرّههای آن جناب در بسیاری مال مثل بود.(561) و روایت کردهاند مردم از آن جناب، و بسیار روایت کردهاند و افقه اهل زمان خود، و احفظ همه بود کتاب خدا را، و صوتش در خواندن قرآن از همه نیکوتر بود، و به حزن، قرآن مجید را تلاوت مینمود به حدی که هر که میشنید تلاوتش را، میگریست! و مردم مدینه آن حضرت را زین المجتهدین میگفتند و نامیده شد به کاظم به جهت کظم غیظش و صبرش بر آنچه وارد میشد بر جنابش از ظلم ظالمین تا آنکه در حبس و بند ایشان مقتول از دنیا میرفت.(562) میفرمود که من استغفار میکنم در هر روزی پنج هزار مرتبه.(563) و خطیب بغدادی که از اعاظم اهل سنت و موثقین از مورخین و قدماء ایشان است گفته که موسی بن جعفر علیه السلام را عبد صالح میگفتند، از شدت عبادت و کوشش و اجتهادش، و گفته روایت شده که آن حضرت داخل مسجد پیغبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم شد و به مسجد رفت در اول شب، شنیدند که پیوسته میگوید: عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبْدِکَ فَلْیَحْسُنِ الْعَفْوُ مِنْ عِنْدِکَ و این را مکرر گفت تا داخل صبح شد.(564) و در خبری از مأمون نقل شده در ورود حضرت موسی بن جعفر علیه السلام بر هارونالرشید، مأمون گفت:
اِذْ دَخَلَ شَیْْخٌ مُسَخَّدٌ قَدْ اَنْهَکَتْهُ الْعِبادَةُ کَاَنَّهُ شنّ بالٍ قَدْ کَلَمَ السجُودُ وَجْهَهُ وَ اَنْفَهُ؛
یعنی وارد شد بر پدرم پیردمردی که صورتش از بیداری شب و عبادت، زرد و ورمدار شده بود، و عبادت، او را رنجور و لاغر کرده بود به حدی که مانند مشک پوسیده شده بود و کثرت سجده صورت و بینی او را مجروح کرده بود.(565) و در صلوات بر آن حضرت در وصف آن جناب گفته شده:
حَلیفُ السَّجْدَةِ الطَّویلَةِ وَالدُّمُوع الْغَزیرَةِ.(566)
مؤلف گوید: شایسته دیدم در اینجا چند روایت در مناقب و مفاخر حضرت موسی بن جعفر علیه السلام ایراد کنم: