فِی الْبِحار عَن مَجالِسِ الْمُفید مُسْنَداً عن سُدَیْرِ الصَّیْرَ فی قالَ: کُنْتُ عِنْدَ اَبِی عَبْدِاللَّهِ علیه السلام وَ عِنْدَهُ جَماعَةٌ مِنْ اَهْلِ الْکُوفَةِ فَاَقْبَلَ عَلَیْهِمْ وَ قالَ لَهُمْ حَجُّوا قَبْلَ اَنْ لاتَحُجُّوا؛
یعنی در بحار از مجالس شیخ مفید رحمه اللَّه با سند از سدیر صیرفی منقول است که گفت: بودم نزد حضرت صادق علیه السلام و نزد آن جناب بود جماعتی از اهل کوفه پس رو کرد به ایشان و فرمو: حج بروید پیش از آنکه حج نتوانید بروید، قَبْلَ اَنْ یَمْنَعَ الْبَرجانِیَّةُ؛ علامه مجلسی در بیان این کلمه فرموده: یعنی حج کنید پیش از آنکه بیابان مخوف شود و ممکن نشود سیر کردن در آن و گویا البرجانیه که آخرش یاء با دو نقطه است غلط دانستهاند و صحیحش را با باء یک نقطه دانستهاند و آن را دو کلمه دانسته البرّ یعنی بیابان و جانبه و لکن از بعضی از اهل تحقیق نقل شده که برجانیه معرّب بریطانیه است که بریطانیا باشد یعنی حج کنید پیش از آنکنه دولت بریطانیا مردم را منع کند. بعد از آن، حضرت فرمود: حج کنید پیش از آنکه خراب شود مسجدی در عراق مابین درخت خرما و نهرها، حج کنید پیش از آنکه بریده شود درخت سدری در زوراء که واقع است بر ریشههای نخلهای که حضرت مریم چیده است از آن رطب تازه. پس وقتی که اینها واقع شد از حج کردن ممنوع میشوید و میوهها کم میشود و خشکسالی در شهرها پدید آید و مبتلا میشوید به گرانی نرخها و ستم کردن سلطان و فاش شود در میان شما ظلم و ستم یا بلا و وبا و گرسنگی و رو آورد به شما فتنهها از جمیع آفاق. پس وای بر شما! ای اهل عراق! هنگامی که بیاید به سوی شما رایتها و علمها از خراسان و وای بر اهل ری از ترک و وای بر اهل عراق از اهل ری و وای بر ایشان از ثط! سدیر گفت: گفتم ای مولای من ثط کیست؟ فرمود: قومی هستند که گوشهای ایشان مانند گوشهای موش است از کوچکی، لباس ایشان آهن است، کلام ایشان منانند کلام شیاطین است، کوچک حدقه هستند امرد و بیمو هستند. پناه ببرید به خدا از شر ایشان، ایشانند که گشوده میشود بر دستشان دین و میباشند سبب امر ما، به این معنی که ایشان مقدمه ظهور میباشند.(402)