هر دو از روات حضرت صادق و کاظم علیهما السلام میباشند و عبداللَّه وجاهت داشت نزد حضرت کاظم علیه السلام و آن حضرت سفارش او را به علی بن یقطین کرده بود و به او فرموده بود که ضمانت کن برای من کفالت کاهلی و عیال او را تا ضامن شوم برای تو بهشت را، علی قبول کرد و پیوسته طعام و پول و سایر نفقات شهریه برای ایشان میداد و چندان بر کاهلی نعمت عطا میکرد که عیالات و قرابات او را فرو میگرفت و ایشان مستغنی بودند تا کاهلی وفات کرد. و کاهلی قبل از وفات خود به حج رفت و خدمت حضرت امام موسی علیه السلام وارد شد، حضرت به او فرمود عمل خیر به جا آور در این سال، یعنی اهتمامت در عمل خیر زیادتر باشد همانا اجل تو نزدیک شده، کاهلی گریست، حضرت فرمود: برای چه میگویی؟ گفت: برای آنکه خبر مرگ به من دادی، فرمود: بشارت باد تو را! تو از شیعیان مایی و امر تو به خیر است، راوی گفت که بعد از این زنده نماند عبداللَّه مگر زمان کمی، پس وفات کرد.(753)