تربیت
Tarbiat.Org

منتهی الآمال تاریخ چهارده معصوم (جلد دوم)
حاج شیخ عباس قمی (رضوان الله علیه)

شرح حال سید رضی رحمه اللَّه‏

وَ اما السیّد الرّضیّ، فَهُوَ الشَّریفُ الأجَلُّ مُحَمَّدُ بْن الحُسَین الموسوی، کُنیَت شریفش ابوالحسن، لقب مرضیش رضی و ذوالحسبین، برادر میر مرتضی علم‏الهدی، نقیب علویه و اشراف بغداد بلکه قطب فلک ارشاد و مرکز دایره رشاد بود، صیت بزرگی و جلالت او را گوش ملک شنیده و آوازه فضل و بلاغت او به ایوان فلک رسیده، اشعار دلپذیرش دست تصرف از دامن فصاحت آرایی در شاخ بلند سحر آزمایی زده و پای ترقی از حضیض بلاغت گستری بر ذروه شاهق معجزه پروری نهاده پایه فضل و کمال و معانی و افضالاو از آن گذشته که زبان ثنا و مدحت از کنه رفعت آن عبارت تواند کرد، چه ظاهر است که چون جمال بغایت رسد دست مشاطه بیکار ماند و چون بزرگی به حد کمال کشد بازار وصافان شکسته گردد:
ز روی خوب تو مشّاطه دست باز کشید - که شرم داشت که خورشید را بیاراید.(685)
ابن کثیر شامی گفته که میر رضی‏الدّین بعد از پدر، نقیب علویه بغداد شد و او فاضل و دیندار بود و در فنون علم ماهر بود و سخی و جواد و پرهیزکار بود و شاعر بی‏نظیر بود تا آنکه گفته که او اشعر قریش بوده در پنجم محرم سنه چهارصد و شش وفات یافت و فخرالملک وزیر سلطان بهاءالدوله دیلمی و قضات و اعیان بر جنازه او حاضر شدند و وزیر مذکور بر او نماز گزارد و بعد از آن منصب نقایت او با دیگر مناصب علیّه شرعیه مانند امارت حج و غیره به برادر بزرگ او میر مرتضی مفوض شد.
و میر مرتضی و ابوالعلاء معرّی و بسیاری از افاضل شعراء در مرثیه او اشعار خوب گفتند و از جمله مرثیه معرّی این یک بیت است:
تَکْبیرتانِ حِیالَ قَبْرِکَ لِلْفَتی‏ - مَحْسوبَتانِ بِمعُمْرَةٍ وَ طَوافٍ‏
انتهی.(686)
مصنفات آن بزرگوار در نهایت جودت و امتیاز است از جمله: حقایق التنزیل و مجازات القرآن و مجازات النبویه و خصائص الائمة و کتاب نهج‏البلاغه است که در اجازات از آن به اخ‏القرآن تعبیر می‏کنند چنانکه از صحیفه سجادیه به اخت القرآن؛ و شروح بسیار بر آن شده الی غیر ذلک.
ثعالبی در وصف سید رضی گفته که حفظ کرد قرآن را بعد از سی سالگی به مدت کمی و عارف بود به فقه و فرائض به معرفت قویه، و در لغت و عربیت امام و پیشوا بود. و ابوالحسن عمری گفته که دیدم تفسیر او را بر قرآن و یافتم آن را احسن از همه تفاسیر، و بود به بزرگی تفسیر ابوجعفر طوسی یا بزرگتر و آن جناب صاحب هیبت و جلالت و ورع و عفت و تقشّف بود و مراعات می‏کرد اهل و عشیره خود را و او اول طالبی است که قرار داد بر خود سواد را و بود عالی همت و شریف النّفس قبول نمی‏کرد از احدی صله و جایزه تا آنکه رد کرد صله و جایزه‏های پدر خود را و قبول نکرد، و کافی است همین مطلب در شرف نفس و بلندی همت او، و پادشاهان بنی‏بویه هرچه کردند که قبول کند از ایشان عطا و جایزه قبول نفرمود و خشنود می‏گشت به اکرام و صیانت جانب و اعزاز اتباع و اصحابش انتهی.(687)
و بدان که نقیب در لغت به معنی کفیل و امین و ضامن و شناساننده قوم است و مراد از نقیب که در ترجمه سیدین و والد ایشان ذکر شده آن است که امور شرفاء و طالبیین را کفالت نماید و انساب ایشان را حفظ کند از اینکه کسی از آن سلسله خارج شود یا خارجی در آن داخل شود.
و بدان نیز که سید رضی را فرزندی است بسیار جلیل و عظیم‏الشأن مسمی به عدنان، قاضی نوراللَّه در وصف او گفته: السید الشریف المرضی ابواحمد عدنان بن الشریف الرضی الموسوی شریف بطحای فضل و کرم و نقیب مشهد دانش بود، لوای علوشان و سموّ مکان او به سمای رفعت و سماک علو نسبت احمدی رسیده و بر خلعت حشمت و احترام و اعلا نزاهت طهارت اِنَّما یُریدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیراً(688) کشیده.
شعر:
تفاخر نموده به او آل هاشم - تظاهر فزوده به او آل حیدر
به اجداد او عز بطحا و یثرب - به اسلاف او فخر محراب و منبر
بعد از وفات عم خود میر مرتضی رضی اللَّه عنه متولی نقابت علویه شد و سلاطین آل بویه او را تعظیم بسیار می‏نمودند، و ابن حجاج شاعر بغدادی را در مدح او قصاید بسیار است.(689)
و اما ابوعبداللَّه احمد بن موسی الأبرش برادر ابواحمد نقیب والد سیدین، پس از اعقاب اوست سیدی جلیل ابوالمظفر هبة اللَّه ابن ابی محمّد الحسن بن ابی البرکات سعداللَّه بن الحسین بن ابی محمّد الحسن بن ابی عبداللَّه احمد بن موسی الأبرش بن محمّد بن ابوسبحه موسی بن ابراهیم بن الإمام موسی الکاظم علیه السلام، عالم فاضل صالح عابد محدث کامل صاحب کتاب مجموع الّرائق من ازهار الحدائق معاصر علامه حلی رحمه اللَّه است. صاحب عمدةالطالب گفته که ابوالمظفر هبةاللَّه جد سادات موسوی بغداد است و ایشان بیتی جلیل بودند، لکن فاسد کردند انساب خود را به آنکه زن گرفتند از کسانی که مناسب ایشان بودند، و از احفاد احمد اکبر بن موسی ابوسبحة بن ابراهیم بن الإمام موسی الکاظم علیه السلام شمرده شد سید احمد رفاعی که از مشایخ طریقه شافعیه و اصحاب کرامات معدوده است و وفات کرده در بیست دو جمادی‏الاولی سنه پانصد و هفتاد و هشت در ام عبیده (و آن بر وزن سفینه) دهی است نزدیک واسط و مدفون شده در قبه جد مادریش شیخ یحیی کبیر بخاری انصاری.(690) و از احفاد ابراهیم عسکر بن موسی ابوسبحه است ابواسحاق ابراهیم بن الحسن بن علی بن المحسن بن ابراهیم عسکر که شرف‏الدوله بن عضدالدوله او را ولایت نقابت طالبیین داد و او نقیب‏النقباء می‏خواندند و او را اولاد و اعقاب است. و از جمله ایشان است احمد بن اسحاق که اعقاب او به قم و آبه بودند، و محتمل است قبری که در قم واقع است در بازار مقابل باب شمالی مسجد امام و معروف است به قبر احمد بن اسحاق همین احمد بن اسحاق موسوی باشد نه احمد بن اسحاق اشعری که قبرش در حلوان است که معروف است به پل ذهاب، و بیاید ذکر او در اصحاب حضرت عسکری علیه السلام و از احفاد حسین قطعی است آقا سید صدرالدّین عاملی، و مناسب است که ما در اینجا به مختصری از ترجمه ایشان اشاره کنیم: