تربیت
Tarbiat.Org

منتهی الآمال تاریخ چهارده معصوم (جلد دوم)
حاج شیخ عباس قمی (رضوان الله علیه)

شرح حال علی اصغر بن سجاد علیه السلام‏

]
ذکر علی اصغر بن الإمام زین‏العابدین علیه السلام و پسرش حسن افطس و اولاد و اعقاب او:
همانا علی بن علی بن الحسین علیه السلام کوچکترین فرزندان حضرت سجاد علیه السلام بوده و صاحب شرف و قدر بوده، و گفته شده که از برای او آثاری از فضایل و مناقب بوده و حضرت امام زین‏العابدین علیه السلام او را به نام برادرش علی بن الحسین علیه السلام نام نهاد و اولاد او بسیار شدند.
صاحب عمدةالطالب می‏گوید: علی اصغر مکنّی به ابوالحسن است و از پسرش حسن افطس اعقاب پیدا کرد (188) ابونصر بخاری گفته است: افطس با محمّد بن عبداللَّه بن الحسن نفس زکیه خروج کرد و رایتی بیضاء در دست داشت و آزموده بود و هیچ کس به شجاعت و صبر او با نفس زکیه خروج ننمود، و افطس را به سبب طول قامت رمح(189) آل ابوطالب می‏گفتند.(190) ابوالحسن عمری گفته که افطس صاحب رایت صفراء نفس زکیه بود و چون نفس زکیه به قتل رسید حسن افطس مختفی گردید و چون حضرت امام جعفر صادق علیه السلام به عراق آمد و ابوجعفر منصور را بدید به وی فرمود: ای امیرالمؤمنین! می‏خواهی که به حضرت رسول صلی اللَّه علیه و آله و سلم احسانی کرده باشی؟ گفت: بلی یا اباعبداللَّه. فرمود: از پسر عمّش حسن بن علی بن علی یعنی افطس درگذر، منصور از او در گذشت.
و روایت شده از سالمه کنیز حضرت امام جعفر صادق علیه السلام، که گفت: مریض شد حضرت امام جعفر صادق علیه السلام پس ترسید بر خود پس موسی علیه السلام پسرش را بخواست و فرمود: ای موسی! بده به افطس هفتاد اشرفی و فلان و فلان، سالمه گوید: من نزدیک شدم و گفتم آیا عطا می‏کنی به افطس و حال آنکه نشست در کمین تو و می‏خواست تو را بکشد؟ فرمود: ای سالمه! می‏خواهی من از آن کسان باشم که خدای تعالی فرموده وَ یَقْطَعُونَ ما اَمَرَ اللَّهِ بِهِ اَنْ یُوصَل(191)؛ یعنی قطع می‏کنند و می‏برند چیزی را که حق تعالی فرمان کرده که به هم پیوسته دارند، یعنی رحم.(192) و حسن افطس را اولاد بسیار است و عقب او از پنج تن است: علی الحوری و عمر و حسین و حسن مکفوف و عبیداللَّه قتیل برامکه.
اما علی الحوریّ(193) بن افطس بن علی اصغر بن الإمام زین‏العابدین علیه السلام مادرش امّ ولد اسمش عبّاده بوده، و علی شاعری فصیح و همان کس باشد که دختر عمر عثمانیّه را که از نخست در تحت نکاح مهدی عباسی بود به نکاح درآورد و موسی الهادی را این امر اگران افتاد و فرمان داد تا او را طلاق گوید.
علی امتناع نمود و گفت: مهدی رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله و سلم نبوده است تا زنان او بعد از وی بر دیگران حرام باشند و از من اشرف نبوده است، موسی هادی از این سخن در خشم شد و فرمان داد چندان او را بزدند تا بی‏هوش گشت، و این علی را هارون رشید به قتل رسانید.
[