در بحار از نوادر علی بن اسباط نقل کرده که او روایت کرده از ابن طبّال از محمّد بن معروف هلالی که از معمرین بوده و صد و بیست و هشت سال عمر کرده که گفت: در ایام سفّاح در حیره در خدمت حضرت امام جعفر صادق علیه السلام رفتم دیدم که مردم دور آن جناب را گرفتهاند به نحوی که خدمتش رسیدن ممکن نیست، سه روز متوالی رفتم به هیچ حیله نتوانستم خود را به آن حضرت برسانم از بسیاری جمعیت و کثرت مردم، چون روز چهارم شد و مردم کم شده بودند حضرت مرا دید و نزدیک طلبید، پس حرکت کرد برود به زیارت قبر امیرالمؤمنین علیه السلام من نیز همراه آن جناب رفتم چون پارهای راه رفتم بول فشار داد آن جناب را، پس از جاده خود را کناری کشید و ریگها را با دست خود پس کرد آبی برای آن حضرت ظاهر شد که تطهیر کرد برای نماز، سپس برخاست و دو رکعت نماز گذاشت و دعا کرد، دعایش این بود:
اَللّهُمَّ لاتَجْعَلْنی مِمَّنْ تَقَدَّمَ فَمَرَقَ وَ لا مِمَّنْ تَخَلَّفَ فَمَحَقَ وَاجْعَلْنی مِنَ النَّمَطِ الاَوْسَطِ.
پس بنا کرد به رفتن و من هم با او بودم فرمود: ای پسر! از برای دریا همسایهای نیست، و برای سلطان صدیقی نیست و عافیت ثمن ندارد و چه بسیار کس که آسوده و راحت است و نمیداند. سپس فرمود: تمسک بجویید به پنج چیز: مقدم بدارید استخاره و طلب خیر را، و تبرک بجویید به سهولت، و زینت دهید خود را به حلم و بردباری، و دوری کنید از دروغ گفتن، و تمام دهید پیمانه و ترازو را. سپس فرمود: فرار کنید وقتی که عرب دهنه را از سر بردارد و گسسته مهار شود و مَنَعَ الْبَرْجانِیَةُ وَانْقَطَعَ الْحَجَّ - گذشت در حدیث قبل این کلمه یعنی دولت بریطانیا منع کند مردم را و راه حج منقطع شود - آنگاه فرمود: حج کنید پیش از آنکه نتوانید و اشاره کرد به سوی قبله با انگشت ابهام خود و فرمود: کشته میشود در این طرف هفتاد هزار نفر در زیادتر الخ.(403)
مؤلف گوید: این پنج چیزی که حضرت صادق علیه السلام امر فرموده تمسک به آن را، از آداب تجارت و کسب است و حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام هر روز اهل کوفه را به اینها و چند چیز دیگر امر میفرمود؛ چنانکه شیخ کلینی در کافی روایت کرده از جابر از حضرت امام محمّدباقر علیه السلام که فرمود: بود امیرالمؤمنین علیه السلام در کوفه نزد شما که بیرون میرفت در هر روزی در اول روز از دارالأماره. پس میگردید در یک یک از بازارهای کوفه و تازیانه بر دوش داشت که دو سر داشت و او را سبیبه میگفتند، پس میایستاد در سر هر بازار و ندا میکرد که ای گروه تجّار! پرهیز کنید از عذاب خدا، چون مردم میشنیدند صدای آن حضرت را میانداختند آنچه را که در دست داشتند و دل خود را متوجه آن حضرت مینمودند و گوش میدادند تا چه فرماید، میفرمود که مقدم دارید طلب خیر را و برکت بجویید به خوش معاملگی و نزدیک شوید به مشتریان یعنی جنس را قیمت گران نگویید که دور باشد از قیمتی که مشتری میگوید. و زینت کنید خود را بر بردباری و نگاه دارید خود را از قسم، یعنی هرچند که حق باشد و اجتناب کنید از دروغ و دروی کنید از ستم و انصاف دهید مظلمومان را، به این معنی که چون کسی مغبون شود و استقاله نماید اقاله کنید و معامله را به هم بزنید، و نزدیک میشوید به ربا به این معنی که احتراز کنی از هرچه که احتمال ربا در آن هست و تمام دهید پیمانه و تراز را و کم ندهید حقوق مردمان را و فساد نکنید در زمین. سپس میگردید در جمیع بازارهای کوفه و بعد از آن بر میگشت و مینشست برای داوری میان مردمان.(404)