تربیت
Tarbiat.Org

منتهی الآمال تاریخ چهارده معصوم (جلد دوم)
حاج شیخ عباس قمی (رضوان الله علیه)

دعا در زیر ناودان کعبه‏

]
پانزدهم - (1418) و نیز روایت کرده‏اند از ابی محمّد حسن بن وجنا که گفت: من در سجده بودم در تحت ناودان یعنی ناودان کعبه معظمه در حج پنجاه و چهارم. بعد از نماز عشاء و تضرع می‏کردم در دعا که دیدم کسی مرا حرکت می‏دهد پس فرمود: ای حسن بن وجنا! گفت پس برخاستم دیدم کنیزک زرد چهره لاغر اندامی است که گمان کردم چهل ساله و فوق آن است پس در پیش روی من به راه افتاد و من سؤال نکردم او را از چیزی تا آنکه آمد در خانه خدیجه و در آنجا اطاقی بود که در وسط آن دیواری بود و در آن پله‏هایی بود که از آنجا بالای می‏رفتند پس آن کنیزک بالا رفت و آوازی آمد که ای حسن بالا بیا پس بالا رفتم و ایستادم در نزد در، پس صاحب‏الزمان علیه السلام فرمود: ای حسن! آیا پنداشتی که تو بر ما مخفی بودی، واللَّه هیچ وقتی در حج خود نبودی مگر آنکه من با تو بودم، پس سخت بی هوش شدم و به روی در افتادم، پس برخاستم فرمود به من ای حسن! ملازم باش در مدینه خانه جعفر بن محمّد را و تو را مهموم نکند طعام تو و نه شراب تو و نه آن‏چه عورت خود را به آن بپوشانی، آنگاه دفتری به من عطا فرمود که در آن بود دعای فرج و صلواتی بر آن حضرت و فرمود به این دعا پس دعا بخوان و چنین صلوات بفرست بر من و مده آن را مگر به اولیای من پس به درستی که خداوند عز و جل تو را توفیق عطا می‏فرماید، پس گفتم: ای مولای من تو را بعد از این نخواهم دید؟ فرمود: ای حسن! هرگاه خدای تعالی بخواهد. حسن گفت: پس از حج خود برگشتم و ملازم شدم خانه جعفر بن محمّد علیه السلام را و من بیرون نمی‏رفتم از آن خانه و بر نمی‏گشتم به سوی آن مگر به جهت سه حاجت: از برای تجدید وضو، یا از برای خوابیدن، یا از برای افطار کردن. پس هر زمانی که داخل می‏شدم به خانه خود وقت افطار، رکوه [ کوزه‏] خود را پر از آب می‏دیدم و بر بالای آن گرده نانی و بر بالای نان آنچه را که نفس میل کرده بود و به آن پس آن را می‏خوردم و مرا کافی بود، و لباس زمستانی در وقت زمستان و لباس تابستانی در تابستان و من آب به خانه می‏بردم در روز و در خانه می‏پاشیدم و کوزه را خالی می‏گذاشتم و طعام می‏آوردند و مرا حاجتی به آن نبود پس می‏گرفتم و آن را تصدق می‏کردم به جهت آنکه آگاه نشود بر آن مطلب کسی که با من بود.(1419)
مؤلف گوید: که شیخ ما در نجم الثاقب فرموده که یکی از القاب شریفه حضرت صاحب‏الزمان علیه السلام مبدی الآیات است، یعنی ظاهر کننده آیات خداوندی یا محل بروز و ظهور آیات الهیه؛ چه از آن روز که بساط خلافت در زمین گسترده شد و انبیاء و رسل علیهم السلام به آیات بینات و معزات باهرات برای هدایت خلق بر آن بساط پا نهاده در مقام ارشاد و اعلام کلمه حق و ازهاق باطل برآمدند برای احدی خدای تعالی چنین تکریم و اعزاز نفرمود و به احدی آن مقدار آیات نفرستاد که برای مهدی خود علیه السلام فرستاد و روانه خواهد کرد عمری به این طولانی که خدای داند به کجا خواهد کشید، چون ظاهر شود در هیئت و سن مردان سی ساله و پیوسته ابری سفید بر سرش سایه افکند و به زبان فصیح از او ندا رسد مهدی آل م محمّد علیهم السلام بر سر شیعیانش دست گذارد عقولشان کامل شود در اردودی مبارکش عسکری [ لشکری‏] باشد از ملائکه که ظاهر باشند و مردم ببینند چنانچه در عهد ادریس نبی علیه السلام می‏دیدند و همچنین عسکری از جن؛ از نور جمالش زمین چنان نورانی و روشن شود که به مهر و ماه حاجت نیفتد، شر و ضرر از درندگان و حشرات برود، خوف و وحشت از آنها از میان برخیزد، زمین گنجهای خود را ظاهر نماید و چرخ از سرعت سیر بماند، و عسکرش از روی آب راه روند و کوه و سنگ کافری را که به آنها خود را مخفی کردند نشان دهند و کافر را به سیما بشناسند و بسیاری از مردگان در رکاب مبارکش باشند و شمشیر بر فرق زنده‏ها زنند و اینها از آیات عجیبه و همچنین آیاتی که پیش از ظهور و خروج ظاهر شود که عدد آنها احصا نشود و بسیاری از آن در کتب غیبت ثبت شده که همه آنها مقدمه آمدن آن جناب است و عشری (110) از آن برای آمدن هیچ حجتی نشده.(1420)