(87) لَا یَمْلِکُونَ الشَّفَعَةَ إِلَّا مَنِ اتَّخَذَ عِندَ الرَّحْمَنِ عَهْداً
آنان مالک شفاعت نیستند، مگر کسی که با خدای رحمان پیمانی بسته باشد.
نکتهها:
قرآن، برای شفاعت شرایطی قائل است و چنین نیست که هر کس هر چه را خواست شفیع خود قرار دهد. در قیامت، کفّار به هر دری میزنند و از هر کسی پناه میخواهند، ولی جواب منفی میشنوند.
ممکن است مراد از «عَهد»، همان عهد بندگی خدا و دوری از شیطان باشد که قرآن میفرماید: (الم اعهد الیکم یا بنی آدم ان لا تعبدوا الشیطان انّه لکم عدوّ مبین و ان اعبدونی هذا صراط مستقیم)**یس، 60 - 61.*** ای انسانها! آیا از شما پیمان نگرفتم که از شیطان اطاعت نکنید که او برای شما دشمنی آشکار است و اینکه تنها مرا پرستش کنید که این صراط مستقیم است. و در جای دیگری میخوانیم: (لا تنفع الشفاعة الاّ من اذن له الرحمن و رضی له قولا)**طه، 109.*** در آن روز، شفاعت هیچ کس سودی نمیبخشد جز کسی که خداوند به او اجازه داده و به گفتار او راضی است.
در روایات، «عهد» به چند چیز تفسیر شده است از جمله:
الف: تعهّد به ولایت امیرالمؤمنین علیّبن ابیطالب علیهما السلام و امامان پس از او.**تفسیر المیزان.***
ب: وصیّت هنگام مرگ که انسان مردم را گرد خود جمع کند و بگوید: من متعهّدم به «لا اله الاّ اللّه، محمّد رسول اللّه»، و حقانیّت بهشت و دوزخ.**تفسیر مجمعالبیان.***
ج: تعهّد ومواظبت بر نمازهای شبانهروزی.**تفسیر المیزان.***
پیامها:
1- شفاعت، دارای نظامی قانونمند و تحت نظارت خداوند است. (لایملکون الشفاعة الاّ مَن...)
2- کسی خودسرانه و از پیش خود قدرت و حقّ شفاعت ندارد. (لا یملکون)
3- شفاعت، جلوهای از رحمت گستردهی الهی است. (عند الرحمن عهدا)
4- افراد خاص ومتعهّد از طرف خداوند حقّ شفاعت دارند. (الاّ مَن اتّخذ عند الرّحمن عهدا)