(60) وَإِذْ قُلْنَا لَکَ إِنَّ رَبَّکَ أَحَاطَ بِالنَّاسِ وَمَا جَعَلْنَا الرُّءْیَا الَّتِی أَرَیْنَکَ إِلَّا فِتْنَةً لِّلنَّاسِ وَالشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِی الْقُرْءَانِ وَنُخَوِّفُهُمْ فَمَا یَزِیدُهُمْ إِلَّا طُغْیَناً کَبِیراً
و (به یادآور) آنگاه که به تو گفتیم: همانا پروردگارت بر مردم احاطه دارد و آن رؤیایی را که نشانت دادیم و آن درخت نفرین شده در قرآن را، جز برای آزمایش مردم قرار ندادیم. و ما مردم را بیم میدهیم، ولی (هشدار ما) جز طغیان و سرکشی بزرگ، چیزی بر آنان نمیافزاید.
نکتهها:
در آیهی قبل سخن از کشتن ناقهی صالح بود و در این آیه، سخن از شجرهی ملعونه که قاتل اهلبیت پیامبر علیهم السلام بودند. در روایات میخوانیم که اهلبیت فرمودند: ما کمتر از ناقهی صالح نیستیم، جسارت به ما هلاکت را به دنبال دارد.**بحار، ج 28، ص 206 و ج50، ص 192.***
در قرآن، چند رؤیا برای پیامبر اسلام بیان شده است: یک رؤیا در آستانهی جنگ بدر، که خداوند دشمنان را به چشم پیامبر اندک نشان داد، تا مسلمانان سست نشوند.**انفال، 43.*** دیگری رؤیای ورود فاتحانه به مسجدالحرام.**فتح، 27. ***و یکی هم خوابی که در این آیه مطرح است. دو خواب قبلی پس از هجرت و در مدینه بوده، اما این خواب در مکّه بوده است. البتّه برخی رؤیا را مربوط به معراج دانستهاند، در حالی که معراج در بیداری بود و رؤیا ظهور در خواب دیدن دارد.
آن خواب و شجرهی ملعونه یکی است، چون نتیجهی واحدی دارد و آن فتنهبودن برای مردم است. خداوند این شجرهی ملعونه و اعمالشان را در خواب به پیامبر صلی الله علیه و آله نشان داد و فرمود که این سبب فتنهی امت توست و با جملهی «انّ ربّک احاط بالناس»، آن حضرت را دلداری داد.
«شَجرة»، هم به معنای درخت است، هم هر اصلی که شاخهها و فروعی داشته باشد. لذا به قبیله هم شجره گفته میشود. پیامبر نیز فرمود: من و علی از یک شجرهایم «أنا و علیٌّ من شجرة واحدة».**بحار، ج 38، ص309.*** به سلسلهی نسب و نژاد نیز «شجرهنامه» گفته میشود. پس شجرهی ملعونه، قومی ریشه دارند که ملعونند.
در آخر این آیه آمده است که هشدارهای الهی نسبت به شجرهی ملعونه، نتیجهای جز افزایش طغیان بزرگ اینان ندارد. و «طغیان کبیر» تنها یکبار و در همین آیه به کار رفته است. پس باید در قرآن از یک شجره ملعونه واز قوم و قبیلهای سراغ گرفت که به ظاهر مسلمان، ولی در باطن دارای نفاق وسبب فتنهی مردماند.
در قرآن، امور متعدّدی لعنت شده است، مثل: ابلیس، یهود، منافقان، مشرکان، علمایی که حقّ را کتمان کردند، آزاردهندگان پیامبر، امّا تنها منافقانند که همراه مسلمانان وموجب فتنه آنانند، زیرا ابلیس و اهلکتاب ومشرکین، چهرهای روشن دارند، ولی منافقان به ظاهر مسلمان، پیوسته عامل فتنه بودهاند.**عمیقترین نظر در بارهی این آیه که با روایات همراه است، در تفسیر المیزان آمده است.***
بعضی پنداشتهاند شجرهی ملعونه، همان «درخت زقّوم» است که وسیلهی عذاب الهی است، ولی چیزهای دیگری هم وسیلهی عذاب الهی بوده است که این نشانهی لعنت شدن آن وسیله نیست، مثل رود نیل که فرعون را غرق کرد، یا فرشتگان که بر اقوامی عذاب نازل کردند، یا مؤمنان که در جنگها بازوی خدا در عذاب و نابودی کفّار بودند. «قاتلوهم یعذّبهمالله بایدیکم»**توبه، 14.***
علامهی طباطبایی (ره) در بحث روایی سورهی قدر، از برجستگان اهلسنّت مثل خطیب بغدادی، ترمذی، ابنجریر، طبرانی، بیهقی، ابنمردویه و از علمای شیعه مثل کافی نقل میکند که پیامبراکرم در خواب، بالا رفتن بوزینگان را از منبر خود دید و بسیار غمگین شد. جبرئیل نازل شد. حضرت خواب خود را بر او بیان کرد. جبرئیل به آسمان رفت و چون برگشت، این آیات را با خود آورد: (افرأیت ان متعّناهم سنین . ثمّ جائهم ما کانوا یوعدون . ما اغنی عنهم ماکانوا یمتعّون)**شعراء، 205 - 207.*** آیا نمیبینی که اگر ما سالیانی آنان را بهرهمند سازیم، سپس عذابی که به آنان وعده داده شده، سراغشان آید، بهرهگیریهای دنیوی برایشان سودی نخواهد بخشید. این رؤیا، همچنین سبب نزول سورهی قدر شد، تا به پیامبر تسلی بدهد که اگر بنیامیه هزار ماه حکومت میکنند، در عوض ما به تو شب قدر دادیم که بهتر از هزار ماه است.
مسأله خواب دیدن بوزینههایی که حکومت را به دست گرفتند و بر منبر پیامبر بالا میرفتند، از امام باقر و امام صادق علیهما السلام نیز روایت شده است.**تفسیر تبیان.
*** و مفسّران شیعه و سنّی مراد از شجرهی ملعونه را «بنیامیّه» میدانند.
امام سجاد علیه السلام فرمود: جبرئیل بوزینهها را بر بنیامیه تطبیق داد. پیامبر پرسید: آیا این حادثه در زمان من رخ میدهد؟ پاسخ داد: نه، حدود چهل سال بعد از هجرت تو رخ میدهد.**تفسیر لاهیجی.***
در میان بنیامیه هم، آن کس که بیش از همه طغیان کرد و حادثهی کربلا را بهوجود آورد، «یزید» بود و این فاجعه، بزرگترین طغیان در تاریخ بود.
پیامها:
1- خداوند، گاهی از طریق خواب، بعضی حقایق را به پیامبر و دیگران الهام میکند. (اریناک)
2- هر حادثهای، حتّی تعبیر خواب، میتواند وسیلهی آزمایش مردم قرار گیرد. (الرؤیا... فتنة)
3- قبایل و گروههایی که عامل انحراف شوند، «شجرهی ملعونه»اند. (فتنة للناس و الشجرة الملعونه)
4- هشدار به مردم، حتّی به قبایل و دودمانهای ملعون، از سنّتهای الهی است. (نخوّفهم)
5 - در دل لجوجان متعصّب، هشدارها اثر ندارد. (نرود میخ آهنین در سنگ) (فما یزیدهم الاّ طغیاناً کبیراً)