(33) کِلْتَا الْجَنَّتَیْنِ ءَاتَتْ أُکُلَهَا وَلَمْ تَظْلِم مِّنْهُ شَیْئاً وَفَجَّرْنَا خِلَلَهُمَا نَهَراً
هر دو باغ، محصول خود را داد و چیزی از آن نکاست و میان آن دو، نهری روان ساختیم.
نکتهها:
«اُکل» به معنای محصول و میوهی قابل مصرف وخوردنی است.
از این آیات میتوان اصول باغداری یا احداث باغهای نمونه و دلربا را استفاده کرد، که عبارت است از:
الف: درختان کوتاه در وسط «اعناب» و درختان بلند در اطراف باغ باشد. «نخل»
ب: باغها با هم فاصله داشته و اطرافشان باز باشد. «جعلنا بینهما»
ج: زمینهایی که در فاصله میان باغهاست کشت شده باشد. «بینهما زرعاً»
د: میان باغها آب جاری باشد. «فجّرنا خلالهما»
ه: باغها سست و ضعیف و آفتزا نباشد. «لم تظلم منه شیئا»
بنابراین بهترین منظره، از باغهای انگور گوناگون، (اعناب) و انگور و خرما در کنار هم، (اعناب و نخل) و انواع کشتها، (زرعاً) و کِشتی که در اطرافش درخت باشد، (حففناهما) و آبها از زیر درختان و کنار مزرعه جاری باشد، (فجّرنا خلالهما نهرا) پدید میآید.
این آیات، گویا پاسخی به درخواست کفّار سرمایهدار است که میخواستند پیامبر، فقرا را از دور خویش براند تا آنان به گرد حضرت آمده و ایمان آورند، خداوند در پاسخ آنان میفرماید: نه فقر نشانهی ذلّت است و نه ثروت نشانهی عزّت انسان. چنانکه در آیه 28 نیز به پیامبرش فرمود: (واصبر نفسک مع الّذین یدعون ربهم...)
پیامها:
1- از سادهترین، فطریترین و عمومیترین شیوههای انتقال مطلب، استفاده از تمثیل و ضربالمثل است. (واضرب لهم مثلاً)
2- تفاوت فقر و غنای انسان، از جانب خداوند حکیم است. (جعلنا لاحدهما...)
3- کشاورز حقیقی خداست، نه انسان. (حففنا، فجّرنا، جعلنا)