اَلحَمدُلِلّه رَبّ العالَمین وَ صلّی اللّه عَلی سَیّدنا محمّد و اهلبَیته المَعصومین
قرآن نور است، بگذریم که بعضی دلالت آن را ظنّی پنداشتند. قرآن محور است، بگذریم که بعضی آن را در حاشیه قرار دادند. قرآن علم بینهایت الهی است، بگذریم که بعضی حقیقت را در کتب دیگری جستجو کردند.
قرآن خود را، به عظیم**حجر، 87.*** و کریم**واقعه، 77.*** و مجید**بروج، 21. ***توصیف کرد، آیا آن را تعظیم و تکریم و تمجید کردیم؟
قرآن، شفای دردهای فکری، اخلاقی، اجتماعی، سیاسی، خانوادگی و اقتصادی ماست.
قرآن، رابطه ما با خدا، با خود، با جامعه، با همسر و فرزند، با دوست ودشمن و با طبیعت و تاریخ را ترسیم میکند.
قرآن، تنها کتاب آسمانی است که تحریف نشده و هرچه تاریخ بر آن می گذرد، اسرارش بیشتر هویدا میشود.
قرآن را همچون نماز باید به پاداشت، که خود میفرماید: اگر یهود تورات را به پا میداشتند، به سعادت میرسیدند.**مائده، 66.***
از همسر پیامبر اکرم پرسیدند که اخلاق رسول اللّه چگونه بود؟ گفت: خُلق او قرآن بود.**کنزالعمّال، حدیث 18718.***
امام رضا علیه السلام فرمود: تمام سخنانم از قرآن ریشه می گیرد.
امام صادق علیه السلام می فرماید: دلیل آنکه در وضو مقداری از سر را مسح می کنیم، حرف (باء) در (وامسحوا برؤسکم)**مائده، 6.*** است و اگر میفرمود: «وامسحوا رؤسکم» تمام سر را مسح میکردیم. معنای این کلام آن است که در تمام حروف قرآن نکتهای نهفته است.
ملاصدرا در آخر عمر ناله میکند که چرا از آغاز، قرآن را محور کار و تحقیق و تدبر خود قرار نداده و می گوید: در تمام عمر به جای نور در سایه ایستاده بودم، از غصه جانم آتش گرفت و قلبم شعله کشید، چه کنم عمرم تمام، دستم خالی و ...**مقدّمه تفسیر سوره واقعه.***
فیض کاشانی نیز میگوید: کتابها و رسالهها نوشتم، تحقیقاتی کردم، ولی در هیچ یک از علوم دوائی برای دردم و آبی برای عطشم نیافتم، به سوی خدا فرار و انابه کردم تا خداوند دستم را گرفت و با تفسیر گره خوردم.**رساله انصاف.***
لطف خداوند مرا بر آن داشت تا در سال 1379 در کنار ستاد اقامه نماز، ستاد تفسیری تشکیل دهم. در قم و مشهد و اصفهان و بعضی مناطق دیگر از افراد فاضل و دلسوز دعوت کردم و به بسیاری از استانها و حوزهها و دانشگاهها رفتم. آن خدایی که پیامبرش را در غار با تار عنکبوت حفظ کرد و کلاغی را معلم بشر در دفن مرده و هدهدی را واسطهی ایمان یک کشور قرار داد، به این انسان بیبضاعت نیز توفیق داد تا دلهایی را متوجّه قرآن و تفسیر آن بنماید. مسابقات تفسیر در کشور به راه افتاد و هزاران نفر از طلاب و دانشجویان در آن شرکت کردند.
آموزش و پرورش برای فرهنگیان و دانشگاه برای دانشجویان وقوای مسلح برای پرسنل خود برنامههایی را به اجرا در آورده و مدیریّت حوزههای علمیّه و سازمان اوقاف با اعزام طلاب و دعوت از علما به مسئلهی تفسیر پرداختند.
هدف از این کارها، مهجوریت زدائی از قرآن و راضی کردن دل رسولخدا صلی الله علیه و آله است. گرچه میدانیم شناخت قرآن گام اوّل است و گامهای بعدی عمل به قرآن و چشاندن شیرینی معارف آن به نسل نو است.
آری اگر همان گونه که زلیخا یوسف را به زنان مصر نشان داد و همه دست خود را بریده و از خوردن دست کشیدند، ما نیز یوسف قرآن را به مردم نشان دهیم، دست از افراد منحرف خواهند کشید.
خدا را بر این نعمت که قطرهای از نکات و لطائف قرآنی را به ما فهماند شاکریم و از او میخواهیم که این آشنایی را هر روز عمیقتر و مقدمه عمل خود و ارشاد دیگران قرار دهد.
در خاتمه، برای همه کسانی که مرا با قرآن آشنا کردند و مشوّق من بودند، به خصوص مرحوم آیت اللّه سید مهدی روحانی که به حقّ مفسّری عمیق و فقیهی زاهد و متکلّمی قوی بود و در این سال ما را به سوگ خود نشاند، رحمت و مغفرت الهی را طلب میکنم.
محسن قرائتی
1/12/79