تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نور جلد 7
حاج شیخ محسن قرائتی

سوره کهف آیه 52

(52) وَیَوْمَ یَقُولُ نَادُواْ شُرَکَآءِیَ الَّذِینَ زَعَمْتُمْ فَدَعَوْهُمْ فَلَمْ یَسْتَجِیبُواْ لَهُمْ وَجَعَلْنَا بَیْنَهُمْ مَّوْبِقاً
و (یاد کن روز قیامتی را) روزی که (خداوند به مشرکان) می‏گوید: آنان را که شریک من می‏پنداشتید فرا بخوانید (تا کمکتان کنند)، پس (مشرکان) آنها را می‏خوانند ولی پاسخی به آنان نمی‏دهند و ما میانشان ورطه‏ی هلاکت قرار می‏دهیم.
نکته‏ها:
آنان که از خدا جدا شوند سرگردانند و به هر چیز روی می‏آورند، از انسان تا جماد و حیوانات، از خورشید و ماه در آسمان تا گاو وگوساله در زمین، از فرشتگان معصوم تا شیاطین فاسق، ولی هرچه بخوانند جوابی نمی‏شنوند، (فلم یستجیبوا لهم) امّا اگر خدا را بخوانند، حتماً پاسخشان داده می‏شود. (ادعونی استجب لکم)**غافر، 60.***
سؤال: در قرآن می‏خوانیم که خدا با کتمان کنندگان حقّ وپیمان‏شکنان حرف نمی‏زند، (لا یکلّمهم الله)**بقره، 174 ؛ آل‏عمران، 77.*** پس چرا در این آیه بامشرکان سخن می‏گوید؟
پاسخ: شاید به خاطر این است که دانشمندانِ کتمان‏کننده از مشرکان بدترند، یا آنکه قیامت مراحل مختلفی دارد، در یک مرحله خدا سخن نمی‏گوید، ولی در مرحله‏ای دیگر با آنان سخن گفته و مورد عتاب قرار می‏دهد. و ممکن است مراد این باشد که سخنی محبّت‏آمیز با آنان نمی‏گوید، ولی سخنان توبیخی و تحقیرآمیز می‏گوید.

پیام‏ها:
1- در قیامت میان مشرکان و معبودهای آنان، فاصله زیادی است. (نادوا)
2- خداوند در قیامت به مشرکان فرصت استمداد از معبودها را می‏دهد، ولی چه سود؟ (نادوا شرکائی...فلم یستجیبوا لهم)
3- ریشه‏ی شرک، جهل وپندارهای بی‏اساس است. (زعمتم)