(65) إِنَّ عِبَادِی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطَنٌ وَکَفَی بِرَبِّکَ وَکِیلاً
قطعاً تو بر بندگان (خالص) من تسلّطی نداری و حمایت ونگهبانی پروردگارت (برای آنان) کافی است.
نکتهها:
با آنکه همهی مردم بندگان خدایند، ولی خداوند بعضی را از روی احترام و تکریم به خود نسبت داده است. (عبادی) همانگونه که در مورد اشیا و جامدات نیز چنین نسبتی داده شده است. «بیتی»
عِباد خدا، در آیه دیگری با ویژگیهای ایمان وتوکّل، معرّفی شدهاند که شیطان را بر آنان تسلّطی نیست. (اِنّه لیس له سلطانٌ علی الّذین آمنوا و علی ربّهم یتوکّلون)**نحل، 99. ***البتّه شیطان وسوسه میکند و تماس میگیرد، ولی آنان متذکّر شده و مقاومت میکنند. (انّ الّذین اتّقوا اذا مسّهم طائف منالشیطان تذکّروا)**اعراف، 201.***
در حدیث آمده است: اذان و نماز، عامل طرد شیطان است.**بحار، ج 63، ص 268 و ج 53، ص 182.***
پیامها:
1- بندگان واقعی خداوند، کم هستند. (الاّ قلیلا... انّ عبادی)
2- بندگی خدا، انسان را در برابر تبلیغات و لشکرکشیهای ابلیسی بیمه میکند. (انّ عبادی لیس لک علیهم سلطان)
3- کسی که به قدرت بینهایت متّصل شد، نفوذ ناپذیر میشود. (انّ عبادی لیس لک علیهم سلطان)
4- انسان آزاد است و در برابر هجوم ابلیس میتواند با پناه بردن به ایمان و عبودیّت، مقاومت کند. (عبادی لیس لک علیهم سلطان)
5 - کسی که عبد خدا شد، خداوند هم وکیل، حافظ و عهدهدار او میشود. (عبادی... کفی بربّک وکیلاً)
6- پیامبر تحت حفاظت خاصّ الهی است واز نفوذ شیطان درامان است. (انّ عبادی... کفی بربّک وکیلاً)