(61) وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَئِکَةِ اسْجُدُواْ لِأَدَمَ فَسَجَدُواْ إِلَّا إِبْلِیسَ قَالَ ءَأَسْجُدُ لِمَنْ خَلَقْتَ طِیناً
و به یادآور زمانی که به فرشتگان گفتیم: برای آدم سجده کنید. پس سجده گردند، مگر ابلیس که گفت: آیا برای کسی سجده کنم که از گل آفریدهای؟!
نکتهها:
در قرآن بارها به مسألهی سجود فرشتگان و سرپیچی ابلیس اشاره شده است.
ابلیس، از جنّ است، (کان من الجنّ)**کهف، 50.*** ولشکریانی دارد، (وجنودابلیساجمعون)**شعراء، 95.*** و سپاه او پیاده و سواره، (و اجلب علیهم بخیلک و رجلک)**اسراء، 64.*** و عامل انحراف و سجده نکردنش نیز قیاس خاک و آتش بود. (خلقتنی من نارٍ و خلقته من طین)**اعراف، 12.***
پیامها:
1- سجده برای غیر خدا، اما به فرمان خداوند، مانعی ندارد. (قلنا...اسجدوا لآدم)
2- انسان گل سرسبد موجودات است، چرا که فرشتگان معصوم در برابر او سجده کردند. (اسجدوا لآدم فسجدوا)
3- فرشتگان، تسلیم فرمان خدایند. (اسجدوا... فسجدوا)
4- اعتقاد به برتریهای موهوم، شیطانی است، زیرا شیطان، به برتری نوع خود عقیده داشت. (ءاسجد لمن خلقت طیناً)
5 - اعتراض به حکمت، عدل وامر خدا، بدتر از سجده نکردن است. (ءاسجد...)
6- ابلیس موجودی سنجشگر و دارای اختیار است. (الاّ ابلیس ءاسجد...)
7- اجتهاد در مقابل نصّ ممنوع است. (ابلیس، در برابر نصّ خداوند، اجتهاد کرد) (قلنا... اسجدوا... ءاسجد لمن خلقت طیناً)
8 - ریشهی معصیت گاهی خودبرتربینی است. (ءاسجد لمن خلقت طیناً)
9- حسد ابلیس، چشم حقیقت بین او را بست، خاک و گل بودن آدم را دید، ولی روح الهی (نفخت فیه من روحی)**حجر، 29.*** او را ندید. (ءاسجد... طیناً)
10- ابلیس ملاک ارزش را عناصر مادّی میپندارد. (طیناً)