تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نور جلد 7
حاج شیخ محسن قرائتی

سوره طه آیه 33

(33) کَیْ نُسَبِّحَکَ کَثِیراً (34) وَنَذْکُرَکَ کَثِیراً
تا ما تورا بسیار به پاکی بستاییم. و تورا بسیار یاد نماییم.
نکته‏ها:
«وزیر» از «وِزْر» به معنای بار سنگین، به کسی گفته می‏شود که بار مسئولیت دیگری را نیز بر دوش می‏کشد. کلمه‏ی «اَزْری»، نیز به معنای «پُشت» است.
در تفاسیر آمده است که پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله بارها این آیات را می‏خواند و می‏فرمود: خدایا من نیز مثل موسی علیه السلام وزیری از اهل خودم می‏خواهم.**تفاسیر درّالمنثور و نورالثقلین.***
حضرت موسی علیه السلام در دریافت وحی مشکلی نداشت و وزیر خواستن او تنها به خاطر سنگینی مسئولیت رسالت و سختی تبلیغ بود.
هارون علیه السلام سه سال از حضرت موسی بزرگ‏تر بود و به همین مقدار، زودتر از موسی علیه السلام از دنیا رفت.**تفسیر مجمع‏البیان.*** و انبیای بعدی، همه از نسل هارون علیه السلام هستند.
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‏فرماید: حدیث منزلت که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به حضرت علی علیه السلام فرمود: «انت منّی بمنزلة هارون من موسی الاّ انّه لانبیّ بعدی» از صد طریق از اهل سنّت و هفتاد طریق از شیعه نقل شده است.
استمداد از مردم، منافاتی با توکّل و کمک از خداوند نداشته و شرک نیست. در قرآن بارها به مسئله‏ی استمداد و تعاون اشاره شده است، از جمله: (تعاونوا علی البرّ و التّقوی)**مائده، 2.*** یکدیگر را در کار خیر یاری کنید. چنانکه حضرت عیسی فرمود: (من انصاری الی اللّه)**آل‏عمران، 52.***، یاور من به سوی خدا کیست؟ یا خداوند در جواب پیامبر صلی الله علیه و آله می‏فرماید: (حسبک اللّه و من اتبعک من المؤمنین)**انفال، 64.***، خداوند و م‏ومنان پیرو، برای تو کافی هستند. یا ذوالقرنین از مردم برای ساختن سد کمک درخواست کرد وفرمود: (اعینونی بقوّة...)**کهف، 95.*** با نیروی خود مرا کمک کنید. و در این ماجرا نیز حضرت موسی از خداوند انسانی شایسته را به کمک می‏طلبد تا او را در امر تبلیغ دین یاری نماید.
پیام‏ها:
1- مبارزه با طاغوتی مثل فرعون به تنهایی ممکن نیست. (اجعل لی وزیراً)
2- هرچه کار مهم‏تر باشد، انتخاب وزیر و همراه نیز حسّاس‏تر است، وزیر موسی علیه السلام را باید خداوند تعیین فرماید. (اجعل لی وزیراً)
3- اگر همکار انسان از اهل خود او باشد بهتر است.**البته در صورتی که لیاقت و صلاحیت لازم را دارا باشد، چنانکه حضرت موسی انتخاب هارون را فصاحت او دانست و فرمود: (هو افصح منّی)*** (من اهلی)
4- رهبری و مدیریّت باید متمرکز در شخص واحد باشد و دیگران با او همکاری کنند. (اُشدد به ازری، اشرکه فی امری)
5 - همکاری مایه پیشرفت امور است که همفکر و همراه باشد، نه در مقابل. (اشرکه فی امری)
6- تسبیح واقعی، در فضای مبارزه با طاغوت است. (انّه طغی، کی نسبّحک)
7- فلسفه‏ی حکومت و قدرت، برپایی و ارتقای معنویّت در جامعه است. (اشدد به ازری کی نسبّحک کثیراً و نذکرک کثیرا)
8 - وظیفه‏ی انبیا، تنزیه خداوند از شرک، اوهام و خرافات است. (نسبّحک)
9- مسئولیّت زیاد، تسبیح زیاد لازم دارد. (نسبحک، کثیراً)
10- ابتدا خداوند را از هر عیب و نقصی تنزیه کنیم، سپس به ذکر و شکر او بپردازیم. (نسبّحک، نذکرک)
11- آنچه ارزش دارد ذکر کثیر است وگرنه هر انسانی هنگام خطر و گرفتاری یاد خدا می‏کند. (نذکرک کثیراً)