تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نور جلد 7
حاج شیخ محسن قرائتی

سوره کهف آیه 63

(63) قَالَ أَرَءَیْتَ إِذْ أَوَیْنَا إِلَی الصَّخْرَةِ فَإِنِّی نَسِیتُ الْحُوتَ وَ مَآ أَنسَنِیهُ إِلَّا الشَّیْطَنُ أَنْ أَذْکُرَهُ وَاتَّخَذَ سَبِیلَهُ فِی الْبَحْرِ عَجَباً
(آن جوان) گفت: آیا به یاد داری وقتی که به صخره پناه بردیم و من (پریدن) ماهی (به دریا) را فراموش کردم (که برای تو بگویم) و کسی جز شیطان آن را از یاد من نبرد، تا آن را یادآوری کنم. و (در کمال) شگفتی ماهی راه خود را در دریا پیش گرفت (و رفت).
نکته‏ها:
«غَداء» به غذای صبح و «عَشاء» به غذای شب گفته می‏شود.
به فرموده‏ی امام صادق علیه السلام ، حضرت موسی در سه نوبت از گرسنگی به خدا شکایت کرد:
اوّل: پس از آنکه برای دختران شعیب آب آورد و به گوسفندان آنان کمک کرد، به گوشه‏ای رفت و گفت: پروردگارا! برای خیری که بر من نازل کنی نیازمندم.**قصص، 24.***
دوّم: در این آیه.**تفسیر نورالثقلین.***
سوّم: آنجا که از اهل روستا غذا خواستند و آنها ندادند، به خضر اعتراض کرد که چرا برای مردمی که غذا به ما ندادند، رایگان کار می‏کنی؟**کهف، 77.***
وعده‏گاه موسی و خضر نشانه‏ای داشت و آن اینکه آن ماهی که غذای موسی و همراهش بود، از ظرف غذا به دریا برود. وقتی به محلّ قرار رسیدند و ماهی به دریا پرید، همراه موسی فراموش کرد آن را به موسی بگوید. چون مقدار زیادی راه رفتند، همراه موسی ماجرا را نقل کرد. مقدار اضافه‏ی راه را برگشتند و در همان محلّ، خضر را دیدار کردند.
حضرت موسی علیه السلام چهار سفر داشت:
1- سفر هَرب. (ففررت منکم لمّا خقتکم)**شعراء، 21.***
2- سفر طَلب. (فلما اتیها نودی من شاطی الوادی الأیمن)**قصص، 30.***
3- سفر طرَب. (ولمّا جاء موسی لمیقاتنا)**اعراف، 143.***
4- سفر تَعب. (لقد لقینا من سفرنا هذا نصباً)**تفسیر کشف‏الاسرار.***
پیام‏ها:
1- از آداب سفر، داشتن همسفر وتدارک غذا است. (آتنا غداءنا)**همچنان که اصحاب کهف نیز پول نقد همراه داشتند. (فابعثوا بورقکم هذه) کهف، 19.***
2- در راه تحصیل علم و معرفت و رسیدن‏به آرمان‏ها، پیامبران نیز سختی‏ها را متحمّل شده‏اند. (لقینا من سفرنا هذا نصباً)
3- شیاطین، مانع ملاقات موسی وخضرها هستند و به همین دلیل همراه موسی را به فراموشی انداختند. (ما انسانیه الا الشیطان)