(96) قَالَ بَصُرْتُ بِمَا لَمْ یَبْصُرُواْ بِهِ فَقَبَضْتُ قَبْضَةً مِّنْ أَثَرِ الرَّسُولِ فَنَبَذْتُهَا وَکَذَلِکَ سَوَّلَتْ لِی نَفْسِی
(سامری) گفت: من به چیزی پی بردم که (دیگران) به آن پی نبردند، پس من مشتی از آثار رسول (حقّ) را بر گرفتم، پس آن را (در گوساله) افکندم و این گونه نفسم این کار را در نظرم بیاراست (وفریب داد).
نکتهها:
جملهی «بصرت به» معمولاً در «بصیرت» به معنای فهمیدن که جمع آن «بصائر» است بکار میرود، نه در «بصر» به معنای چشم که جمع آن «ابصار» است.**مفردات راغب.***
در کتاب «احتجاج طبرسی» آمده است که وقتی حضرت علی علیه السلام بصره را فتح کرد، مردم دور آن حضرت را گرفتند تا سخنان او را بشنوند، چشم حضرت در میان مردم به حسن بصری افتاد که چیزی را یادداشت میکرد.
امام علیه السلام با صدای بلند او را مخاطب قرار داده و فرمودند: چه میکنی؟ عرض کرد سخنان شما را مینویسم تا برای دیگران بازگو نمایم. امام علیه السلام فرمودند: آگاه باشید که هر قوم و جمعیّتی یک سامری دارد و تو ای حسن! سامری این امّت هستی، تو از من آثار رسول خدا را میگیری و با هوای نفس و تفسیر به رأی خودت، مکتب تازهای میسازی و مردم را به آن فرا میخوانی.**تفسیر نمونه.***
بر طبق تفاسیر المیزان، فرقان و نمونه، مراد سامری از «قبضت قبضة من اثر الرسول» آن است که من مقداری از آثار موسی علیه السلام را فرا گرفته و بر آن مؤمن شدم، سپس آن را رها کرده و گوساله را ساختم و قهراً جملهی «بصرت بمالم یبصروا» یعنی به طرحی برای انجام این کار پی بردم که دیگران از آن غافل بودند و این معنا با حدیث فوق مناسبتر است.
پیامها:
1- برای برطرف کردن انحراف، ابتدا باید ریشهی انحراف را بررسی کرد. (فما خطبک یا سامری)
2- با منحرفان ومفسدان فرهنگی باید برخورد کرد. (فما خطبک یا سامری)
3- در یک انقلاب، همهی مردم از درون عوض نمیشوند، بلکه افرادی مثل سامریها منتظر فرصت میمانند. (فما خطبک یا سامری)
4- گاهی منحرفین، دریافتهایی دارند که متدیّنین از آن بیخبرند. (بصرت بما لم یبصروا)
5 - طرّاحان انحراف، از جهل مردم استفاده میکنند. (بمالم یبصروا)
6- سردمداران باطل برای انحراف مردم، حتّی از مقدّسات نیز سوءاستفاده میکنند. (من اثر الرسول) (سیاستِ مذهب علیه مذهب)
7- اگر هنر با هوای نفس همراه شد، بالاترین خطرهاست. (سوّلت لی نفسی)
8 - تا انسانی از درون فریب نفس خویش را نخورد، نمیتواند دیگران را فریب دهد. (سوّلت لی نفسی)