(40) إِذْ تَمْشِی أُخْتُکَ فَتَقُولُ هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلَی مَن یَکْفُلُهُ فَرَجَعْنَکَ إِلَی أُمِّکَ کَیْ تَقَرَّ عَیْنُهَا وَ لَاتَحْزَنَ وَ قَتَلْتَ نَفْساً فَنَجَّیْنَکَ مِنَ الْغَمِّ وَ فَتَنَّکَ فُتُوناً فَلَبِثْتَ سِنِینَ فِی أَهْلِ مَدْیَنَ ثُمَّ جِئْتَ عَلَی قَدَرٍ یَمُوسَی
آنگاه که خواهرت (در پی آن صندوق) میرفت تا بگوید: آیا شما را به کسی راهنمایی کنم که تکفّل و پرستاری او را بپذیرد؟! (و آنان پذیرفتند.) پس (این گونه) ما تورا به سوی مادرت باز گردانیدیم تا چشم او (به تو) روشن شود و اندوهگین نگردد. و(ای موسی!) تو شخصی (از فرعونیان) را به قتل رساندی (واز این بابت دچار اندوه گردیدی)، پس تو را از غم نجات دادیم و تو را در آزمونهای مختلف آزمودیم. پس چند سالی را در میان مردم مدین (ودر کنار شعیب پیامبر) درنگ کردی، سپس (اینک) درزمان مقدّر (برای پذیرش رسالت به اینجا) آمدی.
نکتهها:
فرعون که صندوق را از آب گرفت، در آغاز تصمیم کشتن طفل را داشت، ولی همسرش او را از این کار بازداشت. لذا دایهها را برای شیردادن کودک دعوت کردند، امّا موسی سینهی هیچ یک از آنان را قبول نکرد، و نظام فرعونی در تغذیه کودک عاجز شد. خواهر موسی که ماجرا را دنبال میکرد، جلو آمد و با حالت عادّی گفت: من شما را به کسی معرّفی میکنم که این کودک سینهی او را قبول کند. بدین گونه موسی به دامان مادر بازگشت.
در تاریخ زندگانی و مبارزات حضرت موسی علیه السلام چند زن نقش اساسی داشتهاند؛ مادر موسی، خواهر موسی، همسر موسی و زن فرعون.
حوادث زندگانی انبیا، گاهی به یکدیگر شباهت دارد. مثلاً سرگذشت حضرت موسی علیه السلام با زندگانی حضرت یوسف علیه السلام از جهاتی مشابه است، از جمله:
الف: هر دو پیامبر مدّتی را در کاخ زندگی کردهاند.
ب: زندگی در کاخ، به انتخاب هیچ یک نبود.
ج: پدر و مادر هر دو پیامبر به فراق مبتلا شدند.
د: سرانجام، هر دو به سوی والدین خود بازگشتند.
ه: هر دو به فتنهی دیگران دچار شدند؛ یوسف علیه السلام به فتنه برادران و موسی علیه السلام به فتنه فرعون.
و: در زندگی هر کدام، زنی کاخ نشین نقش داشته است، همسر عزیز مصر در نقش منفی وهمسر فرعون در نقش مثبت.
پیامها:
1- در نظام حاکمیت طاغوت، هر کس از طرفداران حقّ، چه زن و چه مرد، باید نقش مبارزاتی خود را به خوبی انجام دهد. (تمشی اختک)
2- برای دریافت الطاف الهی باید حرکت نمود. (اوحینا... تمشی اختک)
3- پیشنهادات حقّ ومنطقی خود را با نرمی وملاطفت مطرح کنیم. (هل)
4- اسرار را فاش نکنیم. (من یکفله) و نگفت: «الی امّه»
5 - شیر دادن فرزند، کافی نیست، بلکه تکفّل کامل مهم است. (یکفله)
6- خدا به وعدههای خویش وفادار است.**امام باقر علیه السلام فرمود: مدّت جدایی فرزند از مادر سه روز بود. تفسیر نورالثقلین.*** (انّا رادّوه الیک - فرجعناک الی امّک)
7- سرپرستی مادر، بهترین شرایط برای رشد فرزند است. (لتصنع علی عینی... فرجعناک الی امّک)
8 - رضایت مادر، جایگاه ویژهای نزد خدا دارد. (فرجعناک الی امّک کی تقر عینها)
9- نگرانی از بازتاب کارها، به اخلاص و عصمت ضربه نمیزند. (فنجّیناک من الغّم) (موسی علیه السلام یک قبطی را بدون تعمّد کشته بود و اگر چه گناهی نداشت، ولی نگران و غمگین بود.)
10- مردان خدا آزمایشات سختی را در پیش روی دارند. (فتنّاک فتوناً)
11- پشت سر گذاردن مراحل سخت، مقدمهی رسیدن به مقام الهی و معنوی است. (فتنّاک... ثمّ جئت علی قدر یا موسی)
12- انبیا نیز باید مزهی حوادث سخت را بچشند. (فتنّاک فتوناً فلبثت سنین فی اهل مدین) (بعد از سالها زندگانی در کاخ، اینک چوپانی در بیابان شروع میشود.)
13- مسئولیّتها، توفیقات و الطاف الهی، دارای زمانبندی و حساب شده است. (جئت علی قدر یا موسی)