آیه
فَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِیفَةً قَالُواْ لَا تَخَفْ وَبَشَّرُوهُ بِغُلاَمٍ عَلِیمٍ
فَأَقْبَلَتِ امْرَأَتُهُ فِی صَرَّةٍ فَصَکَّتْ وَجْهَهَا وَقَالَتْ عَجُوزٌ عَقِیمٌ
قَالُواْ کَذَلِکِ قَالَ رَبُّکِ إِنَّهُ هُوَ الْحَکِیمُ الْعَلِیمُ
ترجمه
پس ابراهیم از (غذا نخوردن) مهمانان در درون خود احساس ترس کرد، آنان به او گفتند: نترس (ما فرشتگان الهی هستیم) وآنگاه او را به نوجوانی دانا بشارت دادند.
پس همسر ابراهیم (با شنیدن مژده فرزند) فریادکنان پیش آمد و به صورت خود زد و گفت: پیرزنی نازا (چگونه صاحب فرزند شود)؟!
(فرشتگان به ابراهیم) گفتند: پروردگار تو اینگونه گفته والبتّه او حکیم و داناست.
نکته ها
«أوجس» از «ایجاس» به معنای احساس امری در درون است. «خیفة» از «خوف» به معنای ترس است و تنوین آن، تنویع و برای بیان نوع است، یعنی نوعی ترس ابراهیم را فرا گرفت. «صرّة» در اینجا به معنای داد و فریاد است. «صکّ» به معنای ضربه محکم و سیلی، «عجوز» به معنای عاجز و پیر و «عقیم» به معنای نازا است.
ساره، همسر اول حضرت ابراهیم نازا بود و لذا ابراهیم، هاجر را به همسری گرفت. امّا خداوند به هنگام پیری این زن، بشارت فرزند به او میدهد و او که پذیرش چنین امری برایش مشکل است، ناله و فریاد بر میآورد که من در جوانی نازا بودم، اکنون که پیر شدهام و به طور طبیعی هیچ زمینهای برای فرزنددار شدنم نیست، چگونه فرزنددار شوم؟!
این آیات مربوط به فرزنددار شدن حضرت ابراهیم از طریق ساره و منظور از «غلام علیم» اسحاق است. البتّه در آیه 101 سوره صافّات، بشارت تولّد اسماعیل از طریق هاجر، با تعبیر «غلام حلیم» آمده است.
آن ترسی مورد انتقاد است که ترس از دشمن و در جبههگیری مقابل کفر باشد وگرنه ترس و نگرانی طبیعی که برای هر انسانی به طور ناخود آگاه پیدا میشود، برای انبیا عیب نیست.
پیام ها
1- روحیات و رفتار خوشایند و ناخوشایند مهمان باید مورد توجه میزبان باشد. «فاوجس منهم خیفة»
2- انبیا از جنس بشر بودهاند و مثل سایر مردم گاهی ترس و نگرانیهایی پیدا میکردند. «فاوجس منهم خیفة» (نخوردن غذا نشانه به اصطلاح نمکگیر نشدن و نوعی دشمنی است)
3- هر رفتار و حرکتی هرچند ساده و کم اهمیّت (همچون غذا نخوردن)، اگر موجب نگرانی دیگران شود، باید به نوعی جبران شود تا نگرانی برطرف گردد. «ألا تأکلون - فاوجس منهم خیفة - لاتخف و بشّروه»
4- کمال فرزند، به علم و دانش است. «بغلام علیم»
5 - انبیا، گاهی از طریق فرشتگان از آینده با خبر میشدند. «بشّروه بغلام علیم»
6- زن، موجودی احساسی و عاطفی است و در مقابل آنچه میشنود معمولاً خیلی زود عکس العمل نشان میدهد. «فی صرّة فصکّت»
7- مرد نباید مانع بروز احساسات طبیعی زن شود. «فی صرّة فصکّت» (حضرت ابراهیم مانع ابراز احساسات همسرش نشد)
8 - قدرت خداوند محدودیّت ندارد. از پیرمرد و پیرزنی نازا، فرزندی با استعداد به دنیا میآورد. «غلام علیم... عجوز عقیم»
9- اراده خداوند، بر عوامل طبیعی حاکم است. «قالوا کذلک...»
10- دادنها وندادنهای الهی، همه عالمانه و حکیمانه است. «انه هو الحکیم العلیم» (خداوند در جوانی به ابراهیم و همسرش فرزند نمیدهد و در پیری، پسری میدهد که پیامبر میشود.)