آیه
وَإِن یَرَوْاْ کِسْفاً مِّنَ السَّمَآءِ سَاقِطاً یَقُولُواْ سَحَابٌ مَّرْکُومٌ
فَذَرْهُمْ حَتَّی یُلاَقُواْ یَوْمَهُمُ الَّذِی فِیهِ یُصْعَقُونَ
یَوْمَ لَا یُغْنِی عَنْهُمْ کَیْدُهُمْ شَیْئاً وَلَا هُمْ یُنصَرُونَ
ترجمه
(آنان به قدری لجوجند که حتی) اگر ببینند پارهای از آسمان فرو میافتد، (باز هم ایمان نمیآورند و) میگویند: این ابری متراکم است (نه قهر خدا).
پس آنان را (به حال خود) واگذارشان تا آن روزشان را که در آن گرفتار صاعقه (و قهر خدا) میشوند، ببینند.
روزی که نیرنگ و ترفندشان آنان را هیچ سود نبخشد و (از هیچ سوی) یاری نشوند.
نکته ها
«کِسف» به معنای قطعه است و مقصود از آن در این جا، فرود قطعه سنگ از آسمان به عنوان عذاب الهی است. «مَرکوم» به معنای متراکم و «یُصعقون» به معنای هلاکت و بیهوشی است که در اثر صاعقهی عذاب پدید آید. این کلمه در قالب مجهول آمده که نشانه اضطرار و ناچاری است.
اشخاص لجوج هر دم بهانهای میآورند. آنها از پیامبر اکرمصلی الله علیه وآله درخواست سقوط قطعهای از آسمان را داشتند، «فاسقط علینا کسفا...»** شعراء، 187.*** ولی اگر درخواست آنان عملی شود، باز میگویند: این ابری است متراکم. «و ان یروا... یقولوا سحاب مرکوم»
امر به معروف و نهی از منکر، مراحل و محدودیّتهایی دارد، گاهی تذکر لازم است و گاهی اعراض و ترک. در آیه 29 خواندیم: «فذکّر» یعنی به مردم تذکّر بده! ولی در اینجا میخوانیم: «فذرهم» یعنی آنان را به حال خود رها کن، زیرا دیگر ارشاد تأثیری ندارد.
پیام ها
1- لجاجت، انسان را به تحلیل غلط وامیدارد. «کسفا من السّماء... یقولوا سحاب مرکوم»
2- انسانی که بدیهیّات را انکار میکند و حتّی آنچه را با چشم میبیند نمیپذیرد، دیگر قابل هدایت نیست. «یقولوا سحاب مرکوم فذرهم»
3- همهی افراد لایق ارشاد نیستند. «فذرهم»
4- از ارشاد مردم نباید زود خسته شد. قرآن بعد از طرح چهارده سؤال و بستن همهی راههای عذر و بهانه، فرمان رها کردن آنان را میدهد. «أم تأمرهم... أم... أم... أم... فذرهم»
5 - لطف خداوند به قدری است که حتّی در هنگام رها کردن انسان به حال خود، هشدار لازم را میدهد. «فذرهم حتّی یلاقوا یومهم الّذی...»
6- کفر و لجاجت سبب بدفرجامی است. «حتّی یلاقوا یومهم...»
7- سنّت خدا در برابر مخالفان، شتاب وعجله نیست. «فذرهم حتّی یلاقوایومهم...»
8 - به هنگام فرا رسیدن قهر الهی، مجرمان دیگر اختیاری از خود ندارند و باید آن را با ذلّت بپذیرند. «یصعقون»
9- هنگام قهر الهی، نه نیرنگ درونی کارساز است و نه یاور بیرونی. «یوم لایغنی...»