تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نور جلد 9(دوره ده جلدی)
حاج شیخ محسن قرائتی

سوره 52. طور آیه 44-46

آیه
وَإِن یَرَوْاْ کِسْفاً مِّنَ السَّمَآءِ سَاقِطاً یَقُولُواْ سَحَابٌ مَّرْکُومٌ‏
فَذَرْهُمْ حَتَّی‏ یُلاَقُواْ یَوْمَهُمُ الَّذِی فِیهِ یُصْعَقُونَ
یَوْمَ لَا یُغْنِی عَنْهُمْ کَیْدُهُمْ شَیْئاً وَلَا هُمْ یُنصَرُونَ‏
ترجمه
(آنان به قدری لجوجند که حتی) اگر ببینند پاره‏ای از آسمان فرو می‏افتد، (باز هم ایمان نمی‏آورند و) می‏گویند: این ابری متراکم است (نه قهر خدا).
پس آنان را (به حال خود) واگذارشان تا آن روزشان را که در آن گرفتار صاعقه (و قهر خدا) می‏شوند، ببینند.
روزی که نیرنگ و ترفندشان آنان را هیچ سود نبخشد و (از هیچ سوی) یاری نشوند.
نکته ها
«کِسف» به معنای قطعه است و مقصود از آن در این جا، فرود قطعه سنگ از آسمان به عنوان عذاب الهی است. «مَرکوم» به معنای متراکم و «یُصعقون» به معنای هلاکت و بیهوشی است که در اثر صاعقه‏ی عذاب پدید آید. این کلمه در قالب مجهول آمده که نشانه اضطرار و ناچاری است.
اشخاص لجوج هر دم بهانه‏ای می‏آورند. آنها از پیامبر اکرم‏صلی الله علیه وآله درخواست سقوط قطعه‏ای از آسمان را داشتند، «فاسقط علینا کسفا...»** شعراء، 187.*** ولی اگر درخواست آنان عملی شود، باز می‏گویند: این ابری است متراکم. «و ان یروا... یقولوا سحاب مرکوم»
امر به معروف و نهی از منکر، مراحل و محدودیّت‏هایی دارد، گاهی تذکر لازم است و گاهی اعراض و ترک. در آیه 29 خواندیم: «فذکّر» یعنی به مردم تذکّر بده! ولی در اینجا می‏خوانیم: «فذرهم» یعنی آنان را به حال خود رها کن، زیرا دیگر ارشاد تأثیری ندارد.
پیام ها
1- لجاجت، انسان را به تحلیل غلط وامی‏دارد. «کسفا من السّماء... یقولوا سحاب مرکوم»
2- انسانی که بدیهیّات را انکار می‏کند و حتّی آنچه را با چشم می‏بیند نمی‏پذیرد، دیگر قابل هدایت نیست. «یقولوا سحاب مرکوم فذرهم»
3- همه‏ی افراد لایق ارشاد نیستند. «فذرهم»
4- از ارشاد مردم نباید زود خسته شد. قرآن بعد از طرح چهارده سؤال و بستن همه‏ی راه‏های عذر و بهانه، فرمان رها کردن آنان را می‏دهد. «أم تأمرهم... أم... أم... أم... فذرهم»
5 - لطف خداوند به قدری است که حتّی در هنگام رها کردن انسان به حال خود، هشدار لازم را می‏دهد. «فذرهم حتّی یلاقوا یومهم الّذی...»
6- کفر و لجاجت سبب بدفرجامی است. «حتّی یلاقوا یومهم...»
7- سنّت خدا در برابر مخالفان، شتاب وعجله نیست. «فذرهم حتّی یلاقوایومهم...»
8 - به هنگام فرا رسیدن قهر الهی، مجرمان دیگر اختیاری از خود ندارند و باید آن را با ذلّت بپذیرند. «یصعقون»
9- هنگام قهر الهی، نه نیرنگ درونی کارساز است و نه یاور بیرونی. «یوم لایغنی...»