تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نور جلد 9(دوره ده جلدی)
حاج شیخ محسن قرائتی

سوره 55. رحمن آیه 10-13

آیه
وَالْأَرْضَ وَضَعَهَا لِلْأَنَامِ
فِیهَا فَاکِهَةٌ وَالنَّخْلُ ذَاتُ الْأَکْمَامِ
وَالْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ وَالرَّیْحَانُ‏
فَبِأَیِ‏ّ آلَا ءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ‏
ترجمه
و زمین را برای زمینیان قرار داد که در آن هر گونه میوه و خرمای غلافدار و دانه پوست دار و گیاه خوش بو است.
پس (ای جنّ و انس)، کدام نعمت پروردگارتان را انکار می‏کنید؟
نکته ها
«أنام» به معنای آفریده‏ها، اعمّ از جنّ و انس و همه موجودات روی زمین است. «فاکهة» به هر نوع میوه و «ریحان» به هر گیاه خوش‏بو گفته می‏شود.
«اکمام» جمع «کِمّ» به معنای پوششی است که میوه را در برمی‏گیرد، همان گونه که «کُمّ» به معنای آستین است که دست را می‏پوشاند و «کُمّه» بر وزن قُبّه به کلاهی گفته می‏شود که سر را می‏پوشاند. شاید مراد از «اکمام» در آیه، الیافی باشد که همچون الیاف روی نارگیل، دور درخت خرما را فرامی‏گیرد.
«حَبّ» به معنای دانه و «عَصف» به معنای برگ‏ها و اجزایی است که از گیاه جدا می‏شود و لذا به کاه نیز «عصف» گفته می‏شود.
«آلاء» جمع «اِلَی» به معنای نعمت است.
تکرار سؤال‏های پی در پی همراه با انتقاد، دلیل آن است که هر نعمتی برای خود تصدیق و تکذیبی دارد.
در حدیث می‏خوانیم: کسی‏که سوره مبارکه الرّحمن را می‏خواند، هر بار که به آیه «فبایّ آلاءِ ربّکما تکذّبان» می‏رسد، بگوید: «لابشی‏ءٍ من آلائک ربّ اُکذّب»**بحار، ج 92، ص 306.*** یعنی ای پروردگار من! هیچ یک از نعمت‏های تو را تکذیب نمی‏کنم.
بحث تکرار
در اینجا به مناسبت اولین مورد از موارد تکرار آیه «فبایّ آلاءِ ربّکما تکذّبان» در این سوره، بحثی پیرامون تکرار ارائه می‏گردد.
تکرار مثبت:
برای ایجاد یک فرهنگ، تکرار مسایل، مهم و ضروری است.
رسول‏خداصلی الله علیه وآله بارها فرمود: «انّی تارک فیکم الثّقلین کتاب اللّه و عترتی» تا رابطه قرآن و عترت را در میان مردم محکم سازد.پس از نزول آیه «و امر اهلک بالصّلاة»**طه، 132.*** تا چند ماه رسول خداصلی الله علیه وآله هنگام صبح در خانه فاطمه زهراعلیها السلام می‏آمد و می‏فرمود: «الصّلاة الصّلاة»**بحار، ج‏35، ص‏207.*** تا به مردم اعلام کند اهل بیت من همان کسانی هستند که در خانه علی و فاطمه هستند.
در حدیث می‏خوانیم: دلیل چهار مرتبه تکرار «اللّه اکبر» در آغاز اذان، آن است که مردم از غفلت درآیند ولی هنگامی که متوجّه شدند، باقی جملات به دو بار تقلیل می‏یابد.**علل الشرایع، ج‏1، ص‏259.***
گاهی حضرت علی‏علیه السلام به خاطر ایجاد حساسیّت در مردم، الفاظی را تکرار می‏کردند. چنانکه به فرزندانش وصیّت می‏کند: «اللّه اللّه فی الایتام...»، «اللّه اللّه فی جیرانکم»، «اللّه اللّه فی الصلاة»، «اللّه اللّه فی القرآن...»**نهج‏البلاغه، نامه 47.*** که لفظ جلاله «اللّه» تکرار شده است.
تکرار نماز در هر شبانه روز، برای آن است که هر روز گامی به خداوند نزدیک شویم. کسی که از پله‏های نردبان بالا می‏رود، در ظاهر، پای او کاری تکراری انجام می‏دهد ولی در واقع در هر حرکت گامی به جلو و رو به بالا می‏گذارد. کسی که برای حفر چاه کلنگ می‏زند، در ظاهر کاری تکراری می‏کند، ولی در واقع با هر حرکت، عمق چاه بیشتر می‏شود. انسان با هر بار نماز و ذکر و تلاوت آیه‏ای گامی به خدا نزدیک می‏شود تا آنجا که درباره پیامبر اکرم‏صلی الله علیه وآله می‏خوانیم: «دنی‏ فتدلّی فکان قاب قوسین او ادنی»**نجم، 9.*** چنان به خدا نزدیک شد که به قدر دو کمان یا نزدیک‏تر شد.
تکرار سفارش به تقوا در هر یک از خطبه‏های نماز جمعه در هر هفته، بیانگر نقش تکرار در تربیت دینی مردم است.
اصولا بقای زندگی با تنفس مکرر است و کمالات، در صورت تکرار حاصل می‏شود. با یک بار انفاق و رشادت، ملکه سخاوت و شجاعت در انسان پیدا نمی‏شود، همان گونه که رذائل و خبائث در صورت تکرار، در روح انسان ماندگار می‏شوند.
دلایل تکرار در قرآن
تکرار، گاهی برای تذکّر و یادآوری نعمت‏های گوناگون است. نظیر تکرار آیه «فبایّ آلاء ربّکما تکذبان»
گاهی برای هشدار و تهدید خلافکاران است. نظیر تکرار آیه «ویل یومئذٍ للمکذّبین»**مرسلات، 15.***
گاهی برای فرهنگ‏سازی است. نظیر تکرار «بسم اللّه الرّحمن الرّحیم» در آغاز هر سوره.
گاهی برای اتمام حجّت است. نظیر تکرار آیه «و لقد یسّرنا القرآن للذکر فهل من مدّکر»**قمر، 17.***
گاهی برای انس بیشتر و نهادینه شدن است. نظیر تکرار آیه «اذکروا اللّه ذکرا کثیراً»**احزاب، 41.***
گاهی برای بیان دستورات جدید است. نظیر تکرار «یا ایها الّذین آمنوا..»
گاهی به منزله قطعنامه برای هر فراز از مطلب یا سخنی است. چنانکه در سوره شعراء پس از پایان گزارش کار هر پیامبری، می‏فرماید: «انّ ربّک لهو العزیز الرحیم»
گاهی تکرار، نشان دهنده وحدت هدف و شیوه است. در سوره شعراء بارها جمله «فاتقوا اللّه و اطیعون» از زبان پیامبران متعدد تکرار شده که بیانگر آن است که شعار و هدف همه آنان یکی بوده است.

پیام ها
1- تمام هستی یک مدبّر دارد، نه آن گونه که بعضی مشرکان برای هر یک از آسمان و زمین یک مدبّر خاص می‏پنداشتند. «السّماء رفعها... و الارض وضعها»
2- زمین برای کامیابی و بهره‏برداری همه موجودات زمینی و از جمله انسان است. «وضعها للانام»
3- قرآن، ابتدا نعمت‏های معنوی و سپس نعمت‏های مادّی را شمارش می‏کند. «علّم القرآن... علّمه البیان... فیها فاکهة و النّخل»
4- میوه، نقش مهمی در تغذیه انسان دارد. بعد از آفرینش زمین، نام میوه آمده است. «والارض... فیها فاکهة»
5 - در میان میوه‏ها، ارزش خرما از بقیه جداست. «فیها فاکهة... والنّخل»
6- پوسته و حتّی غلاف دور نباتات، نعمت است. «والحبّ ذو العصف»
7- بوی خوشِ گیاهان، یکی از نعمت‏های الهی است. «و الریحان»
8 - تکذیب آیات الهی، سرزنش را به دنبال دارد. «فبایّ آلاء ربّکما تکذبان»
9- جن نیز مثل انسان، مسئول، مکلّف و بهره‏مند از نعمت‏های زمین است. «فبایّ آلاء ربّکما تکذّبان»
10- خداوند نعمت‏ها را برای رشد و تربیت همه جانبه انسان و جن آفریده است. «آلاءِ ربّکما»