آیه
وَإِذْ قَالَ عِیسَی ابْنُ مَرْیَمَ یَابَنِی إِسْرَآءِیلَ إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْکُم مُّصَدِّقاً لِّمَا بَیْنَ یَدَیَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَمُبَشِّراً بِرَسُولٍ یَأْتِی مِن بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جَآءَهُم بِالْبَیِّنَاتِ قَالُواْ هَذَا سِحْرٌ مُّبِینٌ
ترجمه
و آنگاه که عیسی پسر مریم به بنی اسرائیل گفت: همانا من فرستاده خدا به سوی شما هستم و توراتی را که پیش از من بوده است، تصدیق میکنم و نسبت به پیامبری که بعد از من خواهد آمد و نامش احمد است، مژده میدهم. پس چون معجزات روشنی برای آنان آورد، گفتند: این جادویی آشکار است.
نکته ها
بدون شک آنچه امروز در دست یهودیان و مسیحیان به نام تورات و انجیل قرار دارد، کتابهای نازل شده بر پیامبران بزرگ خدا، حضرت موسی و حضرت مسیحعلیهما السلام نیست، بلکه مجموعهای از کتابهایی است که به وسیله یاران آنها یا افرادی که بعد از آنها متولّد شدهاند، تألیف شده است. یک مطالعه اجمالی در این کتابها گواه زنده این مدّعاست و خود یهودیان و مسیحیان نیز ادّعایی بیش از این ندارند.
البتّه شک نیست که قسمتی از تعلیمات موسی و عیسی و محتوای کتابهای آنها در ضمن گفتههای پیروانشان به این کتابها انتقال یافته است، به همین دلیل نمیتوان همه آنچه را که در عهد قدیم (تورات و کتابهای وابسته به آن) و عهد جدید (انجیل و کتابهای وابسته به آن) آمده است، انکار کرد، بلکه محتوای کتابهای فوق، مخلوطی از تعلیمات این دو پیامبر بزرگ خدا و افکار و اندیشههای دیگران است.
در کتابهای موجود، تعبیرات گوناگونی که بشارتِ ظهور پیامبر بزرگی در آینده که نشانههای او جز بر پیامبر اسلام تطبیق نمیکند، دیده میشود.
جالب آنکه غیر از پیشگوییهایی که در این کتابها دیده میشود و بر شخص پیامبراسلامصلی الله علیه وآله تطبیق میکند، در سه مورد از انجیلِ «یوحنّا»، روی کلمه «فارقلیط» تکیه شده که در ترجمههای فارسی، به «تسلّی دهنده» ترجمه شده است. اکنون به متن انجیل یوحنّا به نقل از تفسیر نمونه توجّه کنید:
«و من از پدر خواهم خواست و او «تسلّی دهندهی» دیگر به شما خواهد داد که تا ابد با شما خواهد ماند.»**انجیل یوحنّا، باب 14، جمله 16.***
و در باب 15 آمده است: «و چون آن «تسلّی دهنده» بیاید... در بارهی من شهادت خواهد داد.»**انجیل یوحنّا، باب 15،جمله 26.***
و در باب 16 نیز میخوانیم: «لیکن به شما راست میگویم که شما را مفید است که من بروم که اگر من نروم، آن «تسلّی دهنده» به نزد شما نخواهد آمد، امّا اگر بروم او را به نزد شما خواهم فرستاد.»**انجیل یوحنّا، باب 16، جمله 8 .***
مهمّ این است که در متن سریانی اناجیل که از اصل یونانی گرفته شده است، به جای تسلّی دهنده، «پارقلیطا» آمده و در متن یونانی «پیرکلتوس» که از نظر فرهنگ یونانی به معنی «شخص مورد ستایش» و معادل واژههای «محمّد و احمد» در زبان عربی است.
ولی هنگامی که ارباب کلیسا متوجّه شدند انتشار چنین ترجمهای ضربهی شدیدی به تشکیلات آنها وارد میکند، به جای «پیرکلتوس»، کلمهی «پاراکلتوس» را نوشتند که به معنای «تسلّی دهنده» است و با این تحریف آشکار، این سند زنده را دگرگون ساختند، هر چند با وجود این تحریف، بشارت روشنی از ظهور یک پیامبر بزرگ در آینده مشهود است.**تفسیر فرقان.***
در دایرة المعارف بزرگ فرانسه، در این باره آمده است:
«محمّد، مؤسّس دین اسلام و فرستادهی خدا و خاتم پیامبران است. کلمه «محمّد» به معنی بسیار حمد شده است و از ریشهی «حمد» به معنی تجلیل و تمجید، گرفته شده و نام دیگری که آن هم از ریشهی «حمد» است و هم معنی لفظ «محمّد» میباشد، «احمد» است که احتمال قوی میرود، مسیحیان عربستان، آن لفظ را به جای «فارقلیط» به کار میبردند. احمد یعنی بسیار ستوده شده و بسیار مجلل، که ترجمهی لفظ «پیرکلتوس» است و اشتباهاً لفظ «پاراکلتوس» را به جای آن گذاشتهاند و به این ترتیب نویسندگان مذهبی مسلمان مکرّر گوشزد کردهاند که مراد از این لفظ، بشارت ظهور پیامبر اسلام است. قرآن مجید نیز آشکارا در آیه ششم سوره صف به این موضوع اشاره میکند.»**دایرة المعارف بزرگ فرانسه، ج 23، ص 4176، به نقل از تفسیر نمونه.***
آیا نام پیامبر اسلام، «احمد» بوده است؟
الف) در کتابهای تاریخی آمده است که پیامبر اسلامصلی الله علیه وآله از کودکی دارای دو نام بوده و مردم او را با هر دو نام خطاب میکردند که یکی «محمّد» و دیگری «احمد» بوده است. نام اوّل را جدّ پیامبر عبدالمطلب، و نام احمد را مادرش آمنه برای او انتخاب کردند. این مطلب در سیره حلبی مشروحاً ذکر شده است.
ب) یکی از کسانی که به دفعات، پیامبر اسلامصلی الله علیه وآله را با نام «احمد» یاد کرده، عموی آن حضرت، «ابوطالب» است و امروزه در کتابی که به نام «دیوان ابوطالب» در دست ما قرار دارد، اشعار زیادی دیده میشود که در آن از پیامبر گرامی اسلام با عنوان «احمد» یاد شده است**دیوان ابوطالب، ص 25 تا 29، و تاریخ ابن عساکر، ج 1، ص 275، به نقل از تفسیر نمونه.*** مانند:
ارادوا قتل احمد ظالموهم
و لیس بقتلهم فیهم زعیم
ستمگران تصمیم به قتل او گرفتند ولی برای این کار رهبری نیافتند.
ج) در اشعار «حسان بن ثابت» شاعر معروف عصر پیامبر نیز این تعبیر دیده میشود:
مفجعة قد شفها فقد احمد
فظلت لآلاء الرّسول تعدّد
مصیبت زدهای که فقدانِ احمد او را بیتاب کرده بود، پیوسته عطایا و مواهب رسول را بر میشمرد.**دیوان حسان بن ثابت، ص 59، به نقل از تفسیر نمونه.***
در حدیث میخوانیم که پیامبر اسلامصلی الله علیه وآله فرمودند: «نام من در زمین، «محمّد» و در آسمانها، «احمد» است».**تفسیر برهان.***
پیام ها
1- تاریخ زندگانی حضرت عیسیعلیه السلام قابل توجّه و به یاد ماندنی است «و اذ قال عیسی»
2- عیسی، رسول خدا است، او را خدا ندانید. «انّی رسول اللّه»
3- در تربیت الهی، کلاسهای متعدّدی وجود دارد که هر کلاس، مقدّمهی کلاس بعدی و هر استاد تصدیق کننده استاد قبلی است. «و مصدّقاً لما بین یدیّ من التوراة و مبشّراً برسول...»
4- اسلام، کاملترین ادیان است، زیرا بشارت، در مورد چیز بهتر و کاملتر است. «و مبشّراً برسول»
5- در نزد اولیای خدا، به جای حسادت، بشارت است. «مبشّراً برسول من بعدی»
6- عیسی هم مبشَّر است، هم مبشِّر. او به آمدن پیامبر اسلام بشارت میدهد «مبشّراً برسول...» و خداوند از وجود او بشارت میدهد. «یا مریم ان اللّه یبشّرک بکلمة منه اسمه المسیح»**آل عمران، 45.***
7- در دعوتها، هم به گذشته توجّه کنید «مصدقاً...»، هم زمان خود را در نظر بگیرید، «انّی رسول اللّه الیکم» و هم آینده را در نظر داشته باشید. «... من بعدی اسمه احمد»
8- در معرفی افراد آن گونه عمل کنید که هیچ ابهامی باقی نماند. «... اسمه احمد»
9- لجاجت، عنصری است که باعث میشود، نه بشارتهای قبلی کارساز باشد و نه نشانههای موجود. «فلمّا جاءهم بالبیّنات قالوا هذا سحرٌ مبین»