تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نور جلد 9(دوره ده جلدی)
حاج شیخ محسن قرائتی

سوره 61. صف آیه 6

آیه
وَإِذْ قَالَ عِیسَی ابْنُ مَرْیَمَ یَابَنِی إِسْرَآءِیلَ إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْکُم مُّصَدِّقاً لِّمَا بَیْنَ یَدَیَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَمُبَشِّراً بِرَسُولٍ یَأْتِی مِن بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جَآءَهُم بِالْبَیِّنَاتِ قَالُواْ هَذَا سِحْرٌ مُّبِینٌ‏
ترجمه
و آنگاه که عیسی پسر مریم به بنی اسرائیل گفت: همانا من فرستاده خدا به سوی شما هستم و توراتی را که پیش از من بوده است، تصدیق می‏کنم و نسبت به پیامبری که بعد از من خواهد آمد و نامش احمد است، مژده می‏دهم. پس چون معجزات روشنی برای آنان آورد، گفتند: این جادویی آشکار است.
نکته ها
بدون شک آنچه امروز در دست یهودیان و مسیحیان به نام تورات و انجیل قرار دارد، کتاب‏های نازل شده بر پیامبران بزرگ خدا، حضرت موسی و حضرت مسیح‏علیهما السلام نیست، بلکه مجموعه‏ای از کتاب‏هایی است که به وسیله یاران آنها یا افرادی که بعد از آنها متولّد شده‏اند، تألیف شده است. یک مطالعه اجمالی در این کتاب‏ها گواه زنده این مدّعاست و خود یهودیان و مسیحیان نیز ادّعایی بیش از این ندارند.
البتّه شک نیست که قسمتی از تعلیمات موسی‏ و عیسی‏ و محتوای کتاب‏های آنها در ضمن گفته‏های پیروانشان به این کتاب‏ها انتقال یافته است، به همین دلیل نمی‏توان همه آنچه را که در عهد قدیم (تورات و کتاب‏های وابسته به آن) و عهد جدید (انجیل و کتاب‏های وابسته به آن) آمده است، انکار کرد، بلکه محتوای کتاب‏های فوق، مخلوطی از تعلیمات این دو پیامبر بزرگ خدا و افکار و اندیشه‏های دیگران است.
در کتاب‏های موجود، تعبیرات گوناگونی که بشارتِ ظهور پیامبر بزرگی در آینده که نشانه‏های او جز بر پیامبر اسلام تطبیق نمی‏کند، دیده می‏شود.
جالب آنکه غیر از پیشگویی‏هایی که در این کتاب‏ها دیده می‏شود و بر شخص پیامبراسلام‏صلی الله علیه وآله تطبیق می‏کند، در سه مورد از انجیلِ «یوحنّا»، روی کلمه «فارقلیط» تکیه شده که در ترجمه‏های فارسی، به «تسلّی دهنده» ترجمه شده است. اکنون به متن انجیل یوحنّا به نقل از تفسیر نمونه توجّه کنید:
«و من از پدر خواهم خواست و او «تسلّی دهنده‏ی» دیگر به شما خواهد داد که تا ابد با شما خواهد ماند.»**انجیل یوحنّا، باب 14، جمله 16.***
و در باب 15 آمده است: «و چون آن «تسلّی دهنده» بیاید... در باره‏ی من شهادت خواهد داد.»**انجیل یوحنّا، باب 15،جمله 26.***
و در باب 16 نیز می‏خوانیم: «لیکن به شما راست می‏گویم که شما را مفید است که من بروم که اگر من نروم، آن «تسلّی دهنده» به نزد شما نخواهد آمد، امّا اگر بروم او را به نزد شما خواهم فرستاد.»**انجیل یوحنّا، باب 16، جمله 8 .***
مهمّ این است که در متن سریانی اناجیل که از اصل یونانی گرفته شده است، به جای تسلّی دهنده، «پارقلیطا» آمده و در متن یونانی «پیرکلتوس» که از نظر فرهنگ یونانی به معنی «شخص مورد ستایش» و معادل واژه‏های «محمّد و احمد» در زبان عربی است.
ولی هنگامی که ارباب کلیسا متوجّه شدند انتشار چنین ترجمه‏ای ضربه‏ی شدیدی به تشکیلات آنها وارد می‏کند، به جای «پیرکلتوس»، کلمه‏ی «پاراکلتوس» را نوشتند که به معنای «تسلّی دهنده» است و با این تحریف آشکار، این سند زنده را دگرگون ساختند، هر چند با وجود این تحریف، بشارت روشنی از ظهور یک پیامبر بزرگ در آینده مشهود است.**تفسیر فرقان.***
در دایرة المعارف بزرگ فرانسه، در این باره آمده است:
«محمّد، مؤسّس دین اسلام و فرستاده‏ی خدا و خاتم پیامبران است. کلمه «محمّد» به معنی بسیار حمد شده است و از ریشه‏ی «حمد» به معنی تجلیل و تمجید، گرفته شده و نام دیگری که آن هم از ریشه‏ی «حمد» است و هم معنی لفظ «محمّد» می‏باشد، «احمد» است که احتمال قوی می‏رود، مسیحیان عربستان، آن لفظ را به جای «فارقلیط» به کار می‏بردند. احمد یعنی بسیار ستوده شده و بسیار مجلل، که ترجمه‏ی لفظ «پیرکلتوس» است و اشتباهاً لفظ «پاراکلتوس» را به جای آن گذاشته‏اند و به این ترتیب نویسندگان مذهبی مسلمان مکرّر گوشزد کرده‏اند که مراد از این لفظ، بشارت ظهور پیامبر اسلام است. قرآن مجید نیز آشکارا در آیه ششم سوره صف به این موضوع اشاره می‏کند.»**دایرة المعارف بزرگ فرانسه، ج 23، ص 4176، به نقل از تفسیر نمونه.***
آیا نام پیامبر اسلام، «احمد» بوده است؟
الف) در کتاب‏های تاریخی آمده است که پیامبر اسلام‏صلی الله علیه وآله از کودکی دارای دو نام بوده و مردم او را با هر دو نام خطاب می‏کردند که یکی «محمّد» و دیگری «احمد» بوده است. نام اوّل را جدّ پیامبر عبدالمطلب، و نام احمد را مادرش آمنه برای او انتخاب کردند. این مطلب در سیره حلبی مشروحاً ذکر شده است.
ب) یکی از کسانی که به دفعات، پیامبر اسلام‏صلی الله علیه وآله را با نام «احمد» یاد کرده، عموی آن حضرت، «ابوطالب» است و امروزه در کتابی که به نام «دیوان ابوطالب» در دست ما قرار دارد، اشعار زیادی دیده می‏شود که در آن از پیامبر گرامی اسلام با عنوان «احمد» یاد شده است**دیوان ابوطالب، ص 25 تا 29، و تاریخ ابن عساکر، ج 1، ص 275، به نقل از تفسیر نمونه.*** مانند:
ارادوا قتل احمد ظالموهم‏
و لیس بقتلهم فیهم زعیم‏
ستمگران تصمیم به قتل او گرفتند ولی برای این کار رهبری نیافتند.
ج) در اشعار «حسان بن ثابت» شاعر معروف عصر پیامبر نیز این تعبیر دیده می‏شود:
مفجعة قد شفها فقد احمد
فظلت لآلاء الرّسول تعدّد
مصیبت زده‏ای که فقدانِ احمد او را بی‏تاب کرده بود، پیوسته عطایا و مواهب رسول را بر می‏شمرد.**دیوان حسان بن ثابت، ص 59، به نقل از تفسیر نمونه.***
در حدیث می‏خوانیم که پیامبر اسلام‏صلی الله علیه وآله فرمودند: «نام من در زمین، «محمّد» و در آسمان‏ها، «احمد» است».**تفسیر برهان.***

پیام ها
1- تاریخ زندگانی حضرت عیسی‏علیه السلام قابل توجّه و به یاد ماندنی است «و اذ قال عیسی»
2- عیسی، رسول خدا است، او را خدا ندانید. «انّی رسول اللّه»
3- در تربیت الهی، کلاس‏های متعدّدی وجود دارد که هر کلاس، مقدّمه‏ی کلاس بعدی و هر استاد تصدیق کننده استاد قبلی است. «و مصدّقاً لما بین یدیّ من التوراة و مبشّراً برسول...»
4- اسلام، کامل‏ترین ادیان است، زیرا بشارت، در مورد چیز بهتر و کامل‏تر است. «و مبشّراً برسول»
5- در نزد اولیای خدا، به جای حسادت، بشارت است. «مبشّراً برسول من بعدی»
6- عیسی‏ هم مبشَّر است، هم مبشِّر. او به آمدن پیامبر اسلام بشارت می‏دهد «مبشّراً برسول...» و خداوند از وجود او بشارت می‏دهد. «یا مریم ان اللّه یبشّرک بکلمة منه اسمه المسیح»**آل عمران، 45.***
7- در دعوت‏ها، هم به گذشته توجّه کنید «مصدقاً...»، هم زمان خود را در نظر بگیرید، «انّی رسول اللّه الیکم» و هم آینده را در نظر داشته باشید. «... من بعدی اسمه احمد»
8- در معرفی افراد آن گونه عمل کنید که هیچ ابهامی باقی نماند. «... اسمه احمد»
9- لجاجت، عنصری است که باعث می‏شود، نه بشارت‏های قبلی کارساز باشد و نه نشانه‏های موجود. «فلمّا جاءهم بالبیّنات قالوا هذا سحرٌ مبین»