آیه
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُواْ بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ وَاتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ
ترجمه
همانا مؤمنان با یکدیگر برادرند، پس میان برادران خود، (در صورت اختلاف و نزاع) صلح و آشتی برقرار کنید و از خدا پروا کنید تا مورد رحمت قرار گیرید.
نکته ها
این آیه، رابطهی مؤمنان با یکدیگر را همچون رابطهی دو برادر دانسته که در این تعبیر نکاتی نهفته است، از جمله:
الف) دوستی دو برادر، عمیق و پایدار است.
ب) دوستی دو برادر، متقابل است، نه یک سویه.
ج) دوستی دو برادر، بر اساس فطرت و طبیعت است، نه جاذبههای مادی و دنیوی.
د) دو برادر در برابر بیگانه، یگانهاند وبازوی یکدیگر.
ه) اصل و ریشه دو برادر یکی است.
و) توجّه به برادری مایهی گذشت و چشمپوشی است.
ز) در شادی او شاد و در غم او غمگین است.
امروزه برای اظهار علاقه، کلمات رفیق، دوست، هم شهری و هم وطن بکار میرود، امّا اسلام کلمه برادر را بکار برده که عمیقترین واژههاست.
در حدیث، دو برادر دینی به دو دست تشبیه شدهاند که یکدیگر را شستشو میدهند.**محجّةالبیضاء، ج3، ص319..***
در این آیه و آیهی قبل، سه بار فرمان «اصلحوا» تکرار شده که نشانهی توجّه اسلام به برقراری صلح و دوستی میان افراد جامعه است.
در آیه قبل فرمود: «فاصلحوا... و اقسطوا» به عدالت، صلح برقرار کنید و این آیه میفرماید: «فاصلحوا... و اتّقوا» در برقراری صلح، از خدا بترسید. اگر شما را به عنوان میانجی پذیرفتند، خدا را در نظر بگیرید و حکم دهید، نه آنکه اصلاح شما، مایهی ظلم و ستم به یکی از طرفین گردد.
اخوّت و برادری
از امتیازات اسلام آن است که اصلاحات را از ریشه شروع میکند. مثلا میفرماید: «اِنّ العِزّة لِلّه جَمیعاً»**یونس، 65.*** تمام عزّت برای خداست، چرا به خاطر کسب عزّت به سراغ این و آن میروید؟ یا میفرماید: «انّ القوّة لِلّه جَمیعاً»** بقره، 165.*** تمام قدرتها از اوست، چرا هر ساعتی دور یک نفر میچرخید!؟ در این آیه نیز میفرماید: همهی مؤمنان با یکدیگر برادرند، بعد میفرماید: اکنون که همه برادر هستید، قهر و جدال چرا؟ همه با هم دوست باشید.
بنابراین برای اصلاح رفتار فرد و جامعه باید مبنای فکری و اعتقادی آنان را اصلاح کرد.
طرح برادری واُخوّت وبکارگیری این واژه، از ابتکارات اسلام است.
در صدر اسلام پیامبرصلی الله علیه وآله به همراه هفتصد و چهل نفر در منطقهی «نخیله» حضور داشتند که جبرئیل نازل شد و فرمود: خداوند میان فرشتگان عقد برادری بسته است، حضرت نیز میان اصحابش عقد اُخوّت بست و هر کس با کسی برادر میشد. مثلاً:
ابوبکر با عمر، عثمان با عبدالرّحمن، سلمان با ابوذر، طلحه با زبیر، مصعب با ابوایّوب انصاری، حمزه با زیدبن حارثه، ابودرداء با بلال، جعفر طیّار با معاذبن جبل، مقداد با عمّار، عایشه با حفصه، امّسلمه با صفیّه و شخص پیامبرصلی الله علیه وآله با علیعلیه السلام عقد اخوّت بستند.**بحار، ج38، ص335.***
در جنگ اُحد، پیامبر اکرمصلی الله علیه وآله دستور داد دو نفر از شهدا، به نامهای عبداللَّهبن عمر و عمربن جموح را که میانشان برادری برقرار شده بود، در یک قبر دفن کنند.** شرح ابن الحدید، ج14، ص214 ؛ بحار، ج20، ص121.***
برادری نسبی، روزی گسسته خواهد شد، «فلا اَنساب بینهم»**مؤمنون، 101.*** ولی برادری دینی حتّی در قیامت پایدار است. «اِخواناً علی سُرُرٍ متقابِلین»**حجر، 47.***
دوستی و برادری باید تنها برای خدا باشد. اگر کسی با دیگری بخاطر دنیا دوست شود، به آنچه انتظار دارد نمیرسد و در قیامت نیز دشمن یکدیگر میشوند.**بحار، ج74، ص167.*** قرآن میفرماید: در قیامت، دوستان با هم دشمن میگردند جز متّقین. «الاَخلاّءُ یَومئذ بَعضهم لِبَعض عَدوٌّ الاّ المتّقین»** زخرف، 67.***
آنچه مهمتر از گرفتن برادر است، حفظ برادری است. در روایات از کسانی که برادران دینی خود را رها میکنند به شدّت انتقاد شده و سفارش شده است که اگر برادران از تو فاصله گرفتند، تو با آنان رفت و آمد داشته باش. «صِلْ مَن قَطعک»**بحار، ج 78، ص71.***
امام صادقعلیه السلام فرمود: مؤمن برادر مؤمن است، مانند یک جسد که اگر بخشی از آن بیمار گردد، همهی بدن ناراحت است.**کافی، ج2، ص133.***
حقوق برادری
رسول خداصلی الله علیه وآله فرمود: مسلمان بر برادر مسلمانش سی حق دارد که هر یک باید آن حقوق را ادا کنند، از جمله:
1. عفو و مهربانی به او، 2. پنهان کردن اسرار او، 3. جبران اشتباهات او، 4. قبول عذر او، 5. دفاع در برابر بدخواهان او، 6. خیرخواهی نسبت به او، 7. عمل به وعدههایی که به او داده، 8. عیادت به هنگام بیماری او، 9. تشییع جنازه او، 10. پذیرفتن دعوت و هدیهی او، 11. پاداش دادن به هدایای او، 12. تشکّر از خدمات او، 13. کوشش در یاری رسانی به او، 14. حفظ ناموس او، 15. برآوردن حاجت او، 16. واسطهگری برای حل مشکلاتش، 17. گمشدهاش را راهنمائی کند، 18. به عطسه او تهنیت گوید، 19. سلامش را پاسخ دهد، 20. به سخن وگفتهی او احترام گذارد، 21. هدیهی او را خوب تهیه کند، 22. سوگندش را بپذیرد، 23. دوست او را دوست بدارد وبا او دشمنی نکند، 24. او را در حوادث تنها نگذارد، 25. هر چه را برای خود میخواهد برای او نیز بخواهد و...**بحار، ج74، ص236.***
پیامبراکرمصلی الله علیه وآله بعد از تلاوت آیه «انّما المؤمنون اِخوَة» فرمودند: خون مسلمانان با هم برابر است و اگر یکی از آنان به کسی پناه یا اَمان داد، دیگران باید به آن تعهّد پایبند باشند و همه در برابر دشمن مشترک، بسیج شوند. «و هم یَدٌ علی مَن سَواهم»**تفسیر نمونه.***
صلح و آشتی در قرآن
در قرآن، واژههای صلح، «والصُّلحُ خَیر»** نساء، 128.***، اصلاح، «واَصلِحوا ذاتَ بینکم»**انفال، 1.***، تألیف قلوب، «فَاَلّف بین قلوبکم»**آلعمران، 103.*** و سِلم، «اُدخلُوا فِی السِّلم کافّة»** بقره، 208.*** نشاندهندهی توجّه اسلام به صلح و صفا و زندگی مسالمتآمیز و شیرین است.
از نعمتهای الهی که خداوند در قرآن مطرح کرده است، اُلفت میان دلهای مسلمانان است. چنانکه خداوند خطاب به مسلمانان میفرماید: «کُنتم اَعداء فَاَلّفَ بین قلوبکم»**آل عمران، 103.*** به یاد آورید که شما قبل از اسلام با یکدیگر دشمن بودید، پس خداوند میان دلهای شما الفت برقرار کرد. چنانکه میان قبیلهی اوس و خزرج یکصد و بیست سال درگیری و فتنه بود و اسلام میان آنان صلح برقرار کرد.
اصلاح و آشتی دادن، سبب دریافت بخشودگی و رحمت از جانب خداوند شمرده شده است. «ان تُصلحوا و تتّقوا فانّ اللَّه کان غفوراً رحیماً»**نساء، 129.*** و هر کس واسطهگری خوبی میان مسلمانان انجام دهد، پاداشِ در شأن دریافت خواهد کرد. «مَن یَشفَع شَفاعةً حَسنة یَکن لَه نَصیبٌ منها»**نساء، 85.***
اسلام برای اصلاح میان مردم، احکام ویژهای قرار داده است، از جمله:
1. دروغ که از گناهان کبیره است، اگر برای آشتی واصلاح گفته شود، جرم و گناهی ندارد. «لا کِذبَ علی المُصلِح»** بحار، ج69، ص242.***
2. نجوا و درگوشی سخن گفتن که از اعمال شیطان و مورد نهی است،**مجادله، 10.*** اگر برای اصلاح و آشتی دادن باشد، منعی ندارد. «لا خَیرَ فی کثیر مِن نَجواهم الاّ مَن اَمر بِصدَقةٍ او مَعروفٍ او اِصلاح بین النّاس»**نساء، 114.***
3. با اینکه عمل به سوگند، واجب و شکستن آن حرام است، امّا اگر کسی سوگند یاد کند که دست به اصلاح و آشتی دادن میان دو نفر نزند، اسلام شکستن این سوگند را مجاز میداند. «ولاتجعلوا اللَّه عُرضَة لایمانکم ان...تصلحوا بین الناس»**بقره، 224.***
4. با اینکه عمل به وصیّت، واجب و ترک آن حرام است، امّا اگر عمل به وصیّت، میان افرادی فتنه و کدورت میآورد، اسلام اجازه میدهد که وصیّت ترک شود تا میان مردم صلح و صفا حاکم باشد. «فَمَن خافَ مِن مُوصٍ جَنَفاً اَو اِثماً فَأصلح بینهم فلا اِثمَ علیه»**بقره، 182.***
پیام ها
1- رابطه برادری، در گرو ایمان است. (مسائل اقتصادی، سیاسی، نژادی، جغرافیایی، تاریخی و... نمیتواند در مردم روح برادری به وجود آورد.) «انّما المؤمنون اخوة»
جانِ گرگان و سگان از هم جداست
متّحد، جانهای شیران خداست
2- برادری بر اساس ایمان، مشروط به سنّ، شغل، سواد و درآمد نیست. «انما المؤمنون اخوة»
3- هیچ کس، خود را برتر از دیگران نداند. «اخوة» (آری، میان والدین و فرزند برتری است، ولی میان برادران، برابری است.)
4- برای برقراری صلح وآشتی، از کلمات محبّتآمیز و انگیزهآور استفاده کنیم. «اخوة فاصلحوا»
5 - جلوگیری از نزاع و اقدام برای اصلاح و برقراری صلح، وظیفهی همه است، نه گروهی خاص. «فاصلحوا»
6- اصلاح کننده نیز خود را برادر طرفین درگیر بداند. «فاصلحوا بین أخویکم»
7- اصلاح و آشتی دادن، آفاتی دارد که باید مراقب بود. «فاصلحوا... و اتقوا اللّه»
8 - صلح و صفا، مقدّمهی نزول رحمت الهی است. «فاصلحوا... ترحمون»
9- جامعه بیتقوا، از دریافت رحمت الهی محروم است. «اتقوا اللّه لعلّکم ترحمون»