تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نور جلد 9(دوره ده جلدی)
حاج شیخ محسن قرائتی

سوره 46. احقاف آیه 1-3

آیه
حم
تَنزِیلُ الْکِتَابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ‏
مَا خَلَقْنَا السَّمَوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَآ إِلَّا بِالْحَقِ‏ّ وَأَجَلٍ مُّسَمّیً وَ الَّذِینَ کَفَرُواْ عَمَّآ أُنذِرُواْ مُعْرِضُونَ‏
ترجمه
حا، میم.
نزول (این) کتاب، از جانب خداوند عزیز حکیم است.
ما آسمان‏ها و زمین و آنچه را میان آنهاست، جز بر اساس حق و زمان‏بندی مشخّص نیافریدیم، و(لی) کسانی که کفر ورزیدند، از آنچه بدان هشدار داده شده‏اند، روی‏گردانند.
نکته ها
سرآغاز هفت سوره‏ی غافر، فصّلت، شوری، زخرف، دخان، جاثیه و احقاف، حروف مقطعه‏ی «حم» است که به «حوامیم سبعه» معروف است.
از تکرار آیه «حم، تنزیل الکتاب...» در چند سوره پشت سر هم، می‏توان فهمید که مسائل مهم و اساسی را باید تکرار کرد.
عزّت، از اوصاف و کمالاتی است که هم برای خدا آمده، «من اللّه العزیز»، هم برای کتابِ خدا، «انّه لکتاب عزیز»**فصّلت، 41.*** هم برای پیامبر خدا و مؤمنان به خدا آمده است. «انّ العزّة للّه و لرسوله و للمؤمنین»**منافقون، 8 .***
آفرینش هستی، حکیمانه و بر اساس حقّ است. اگر در هستی با چیزی برخورد کردیم که اسرار وجودی آن را نفهمیدیم، به آفریدگار آن خدشه‏ای وارد نیست، بلکه مشکل محدودیّت علمی ما می‏باشد، چنانکه در جای دیگر می‏خوانیم: «و ما خلقنا السّموات و الارض و ما بینهما لاعبین، ما خلقناهما الاّ بالحقّ و لکن أکثرهم لایعلمون»**دخان، 38-39.***
با کمی دقّت در آیاتی که پس از حروف مقطعه «حم» آمده، نتیجه می‏گیریم که قرآن:
از سرچشمه علم و عزّت خداوند است. «تنزیل الکتاب من اللّه العزیز العلیم»**غافر، 2.***
از سرچشمه رحمت و محبّت اوست. «تنزیل من الرّحمن الرحیم»** فصّلت، 2. ***
از سرچشمه قدرت و حکمت اوست. «کذلک یوحی... اللّه العزیز الحکیم»** شوری، 3. ***
کتابی روشن و روشنگر و مایه‏ی اندیشه و تعقّل است. «الکتاب المبین... قرآناً عربیّاً لعلّکم تعقلون»** زخرف، 2 - 3. ***
کتابی مبارک و مایه‏ی برکت است. «و هذا کتاب أنزلناه مبارک فاتّبعوه»** انعام، 155. ***
یکی از عوامل اساسی انحراف انسان، عدم توجّه به محدود بودن و فانی بودن دنیا و توهّم جاودانه بودن خود است، لذا انسان به فرموده قرآن به راهها و روشهای گوناگونی برای جاودانه ماندن خود دست می‏زند:
گاهی برای بقای خود به جمع مال و ثروت و شمار و حساب و کتاب آن می‏پردازد و توفیق هیچ انفاقی ندارد. «الّذی جمع مالاً و عدّده . یحسب انّ ماله اخلده»** هُمَزه، 2 - 3. ***
گاهی برای جاودانگی خود بناهایی محکم می‏سازد. «و تتّخذون مصانع لعلّکم تخلدون»** شعراء، 129. ***
گاهی برای همیشگی خود به زورگویی و لشکرکشی و قدرت‏طلبی روی می‏آورد. «واستکبر هو و جنوده فی الارض بغیر الحقّ و ظنّوا انّهم الینا لایرجعون»** قصص، 39. ***
گاهی به پندار خود، در صدد مقابله با مرگ و قهر الهی برمی‏آید. «وظنّوا انّهم مانعتهم حصونهم»** قصص، 39. ***
غافل از آنکه محدودیّت عمر، حقیقتی است که در مورد همه جریان دارد. «اینما تکونوا یدرککم الموت و لو کنتم فی بروج مشیّدة»**نساء، 78. *** و قرآن همواره خطر غفلت را به انسان تذکّر داده است. «ما خلقنا السّموات و الارض و ما بینهما الاّ بالحقّ و أجل مسمّی»

پیام ها
1- نزول قرآن، تنها از جانب خداوند عزیز و حکیم مقدور است و از عهده بشر خارج است. «تنزیل الکتاب من اللّه العزیز الحکیم»
2- برنامه‏های قرآن، هر چند آسمانی و متعالی است، امّا در حدّ فکر و توان محدود بشر، نازل شده است. «تنزیل الکتاب»
3- چون نزول قرآن از سوی خداوندی است که سرچشمه عزّت و حکمت است، لذا برنامه‏ها و دستورات آن فرد و جامعه را به سوی عزّت و استواری سوق می‏دهد. «من اللّه العزیز الحکیم»
4- عزّت و قدرت خداوند، آمیخته با حکمت و کاردانی است. «اللّه العزیز الحکیم»
5 - نظام هدفدار، بدون برنامه نمی‏شود. تکوین و تشریع، بر اساس حق و حکمت است. «الکتاب... الحکیم - خلقنا... بالحق»
6- در نظام آفرینش، کژی، انحراف، سستی، پستی، نادرستی و بیهودگی جایی ندارد. «ما خلقنا السّموات و الارض و ما بینهما الا بالحق»
7- آسمان‏ها و زمین و تمام هستی، زمان و فرجامی حساب شده و سنجیده دارند و اتفاقی و بی‏حساب نیستند. «خلقنا... بالحق و أجل مسمی»
8 - لازمه‏ی حقّانیّت آفرینش، وجود جهانی پس از آن است. (اگر معاد نباشد، بسیاری از نابرابری‏ها و بی‏عدالتی‏ها جبران نشده و موجّه نخواهد بود.) «ما خلقنا... الاّ بالحقّ و أجل مسمّی»
9- تمام پدیده‏ها از آغاز تا پایان، حساب شده و زیرنظر هستند. «أجل مسمّی»
10- توجّه به محدودیّت دنیا و ناپایداری نعمت‏ها و پدیده‏ها، زمینه حق‏گرایی و دل نبستن به دنیا و هشداری برای انسان است. «أجل مسمّی»
11- نظام تکوین و تشریع برای هدایت و کمال انسان است، با این حال، برخی ناسپاسی کرده و کفر می‏ورزند. «والّذین کفروا عما انذروا معرضون»
12- تمام هستی در مسیر حق حرکت می‏کند و این انسان است که می‏تواند با انتخاب مسیری ناحق، منحرف شود. «والّذین کفروا عمّا انذروا معرضون»
13- در نظام تعلیم و تربیت و تبلیغ، هشدار و تهدید لازم است. «اُنذروا»
14- اعراض از حق، نشانه‏ی اراده و اختیار انسان است. «معرضون»
توضیحات
سیمای سوره احقاف‏
این سوره که در ابتدای جزء بیست و ششم قرآن قرار گرفته، سی و پنج آیه دارد و در مکّه نازل شده است.
«احقاف» به معنای شن‏های روان است که بر اثر باد روی هم انباشته می‏شود. به سرزمین قوم عاد، به خاطر آنکه شن‏زار و ریگستان بود، احقاف می‏گفتند.
نام گذاری این سوره به «احقاف»، بر اساس آیه 21، در بیان ماجرای حضرت هود و قوم عاد است.
این سوره، آخرین سوره از سوره‏های هفتگانه‏ای است که با حروف مقطّعه‏ی «حم» شروع شده و در تمامی آنها بعد از این حروف، سخن از نزول قرآن و اهمیّت آن است.
امام صادق‏علیه السلام فرمودند: هرکس سوره احقاف را در هر شب جمعه قرائت کند، در دنیا از ترس و هراس دنیوی ایمن باشد و در آخرت نیز ترسی ندارد.** تفسیر اثنی عشری.***