آیه
لِکَیْلَا تَأْسَوْاْ عَلَی مَا فَاتَکُمْ وَلَا تَفْرَحُواْ بِمَآ آتَاکُمْ وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ
ترجمه
تا بر آنچه از دست دادید، تأسف نخورید و به آنچه به شما داده شد، (سرمستانه) شادمانی نکنید و خداوند هیچ متکبر فخرفروشی را دوست ندارد.
نکته ها
«مختال» به معنای تکبری است که بر اساس توهّم و تخیل بزرگی باشد.
این آیه دلیل آیه قبل است. یعنی این که به شما خبر دادیم که حوادث را پیش از آنکه حادث شوند مقرر کرده و نوشتهایم، برای آن است که دیگر به خاطر نعمتی که از دست میدهید اندوه مخورید و به خاطر نعمتی که خدا به شما میدهد، خوشحالی نکنید و بدانید که نعمتها امانت الهی است که به شما سپرده شده است، نه اینکه به مواهب الهی پشت پا بزنیم و از آنها بهره نگیریم، بلکه اسیر آن نشده و آن را هدف و مقصد خود ندانیم.**تفسیر المیزان.***
تمام حوادث تلخ و شیرین، همچون پلّههایی از سنگهای سیاه و سفید، برای بالا رفتن و به کمال رسیدن است و باید بدون توجّه به رنگِ پلّهها، به سرعت از آن گذشت.
کارمند بانک، یک روز مسئول گرفتن پول از مردم و روز دیگر مسئول پرداخت است. نه روز اول خود را میبازد و نه روز دوم خوشحالی میکند، زیرا میداند او کارمندی امین بیش نیست. خداوند با مقرّر کردن حوادث و فراز و نشیبها میخواهد روح انسان را به قدری بالا ببرد که تلخیها و شیرینیها در آن اثر نکند، چنانکه حضرت زینبعلیها السلام بعد از حوادث کربلا فرمود: من به جز زیبایی چیزی ندیدم، «و ما رأیتُ الا جمیلا»**لُهوف، ص160*** و امام حسینعلیه السلام در گودال قتلگاه و در آخرین لحظات زندگیاش فرمود: خداوندا! راضی هستم به حکم تو و بردبارم بر بلا و امتحان تو، «رضاً بقضائک، صبراً علی بلائک» و امام علیعلیه السلام اشتیاق و انس خود را به شهادت از انس کودک به سینه مادر بیشتر میداند. «و اللّه لابن ابی طالب آنس بالموت من الطفل بثدی امّه»**نهجالبلاغه، خطبه 5.***
اگر حوادث را براساس علم و حکمت خدا بدانیم نه اتفاقی و بیدلیل و اگر حکمت بروز حوادث را بدانیم، حسد نمیورزیم، حرص نمیزنیم، دشمنی نمیکنیم و عصبانی نمیشویم زیرا میدانیم که صحنهها از قبل طراحی حکیمانه شده است. اگر بدانیم عطای نعمت، مسئولیّت و وظیفه به دنبال میآورد، از داشتن آن شاد نمیشویم و اگر بدانیم گرفتن نعمت، جبرانش در قیامت است، از فوت شدهها غمناک نمیشویم.
حضرت علیعلیه السلام فرمودند: تمام زهد در دو کلمه قرآن است، سپس این آیه را تلاوت کرده و فرمودند: و آنچه از دست دادید تأسف نخورید و بر آنچه به شما داده میشود، دلخوش نباشید وکسی که چنین باشد، زاهدی جامع الاطراف است.**نهجالبلاغه، حکمت 439.***
پیام ها
1- حوادث، هدفدار است. «ما أصاب من مصیبة... لکیلا تأسوا علی ما فاتکم...»
2- نعمتها از خداوند است، «آتاکم» ولی سلب نعمت به خداوند نسبت داده نشده است. «ما فاتکم»
3- علم به آثار و اهداف حوادث، سبب آرامش است. «فی کتاب من قبل ان نبرءها... لکیلا تأسوا»
4- خداوند از ثبت حوادث در لوح محفوظ خبر داده تا بندگان غصّه نخورند و مغرور نشوند. «لکیلا تأسوا... و لاتفرحوا»
5 - غم و شادی طبیعی بد نیست، اندوه خوردن بر گذشتهها و یا سرمست شدن به داشتهها مذموم است. «لکیلا تأسوا... و لاتفرحوا»
6- کسی که از مقدّرات الهی غافل است، گمان میکند فضیلتی دارد که خداوند به خاطر آن به او نعمت داده و لذا بر دیگران فخر میفروشد. «مختال فخور»
7- خیالهای درونی، مقدّمه فخر فروشیهای بیرونی است. «مختال فخور»