تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نور جلد 9(دوره ده جلدی)
حاج شیخ محسن قرائتی

سوره 53. نجم آیه 33-37

آیه
أَفَرَاَیْتَ الَّذِی تَوَلَّی‏
وَأَعْطَی‏ قَلِیلاً وَأَکْدَی‏
أَعِندَهُ عِلْمُ الْغَیْبِ فَهُوَ یَرَی‏
أَمْ لَمْ یُنَبَّأْ بِمَا فِی صُحُفِ مُوسَی‏
وَإِبْرَاهِیمَ الَّذِی وَفَّی‏
ترجمه
پس آیا دیدی آن که را اعراض کرد.
و اندکی (از مال) بخشید و دست کشید؟
آیا علم غیب نزد اوست و او (حقایق را) می‏بیند؟!
آیا از آنچه در تورات موسی (درباره کمک به محرومان) آمده، او را خبر نداده‏اند؟
و (نیز صُحُفِ) ابراهیم که (حق را) به طور کامل ادا کرد.
نکته ها
«أکدی‏» از «کُدیة» یعنی بخل و دست کشیدن از انفاق که در اصل به معنی زمین سخت است. «وفیّ» یعنی حضرت ابراهیم در همه موارد به وعده و تعهدش وفا کرد.
در شأن نزول آیه اول گفته‏اند: این آیات در مورد شخصی است که اهل انفاق و کمک به مردم بود، دیگران به او گفتند: در آینده نیازمند خواهی شد. او از انفاق دست کشید و گرفتار بخل شد.
خداوند حضرت ابراهیم را با اوصاف گوناگونی در قرآن ستایش فرموده است، از جمله: اوّاه، حلیم، بصیر، مخلص، قانت، شاکر، صدّیق، مؤمن، محسن، وفیّ، خلیل، امام، اسوة، اُمّة، عابد، حنیف و مسلم.
در قرآن، دو بار صحف ابراهیم و موسی در کنار هم ذکر شده است: یکی در این سوره و یکی در سوره اعلی آیه 19. «صحف ابراهیم و موسی»
شاید به خاطر آن باشد که حضرت موسی مورد قبول اهل کتاب و حضرت ابراهیم مورد قبول مشرکان مکّه بود، لذا نام این دو بزرگوار در کنار هم بیان شده است.
در برابر بخل، سخن از وفا و ایثار حضرت ابراهیم مطرح شده است او که همه چیز خود را در راه خدا داد: «بذل نفسه للنیران و قلبه للرحمن و ولده للقربان و ماله للاخوان» جان را تسلیم آتش، دل را تسلیم خدا، فرزند را برای قربانی شدن و ثروت را برای برادران ایمانی خود قرار داد.
پیام ها
1- در تربیت، از الگو و نمونه‏های در دسترس استفاده کنید. «افرأیت...»
2- هم گرایش و علاقه قلبی لازم است و هم کار زیاد و هم استمرار آن و نبود هر یک نقص است. («تولّی»، نشانه گرایش نداشتن است، «اعطی قلیلاً» انتقاد از کم کاری و «أکدی» اشاره به استمرار نداشتن است.)
3- در تربیت، نام افراد مهم نیست، بیان روحیات و خصلت‏ها مهم است. «الّذی تولّی... اعطی... اکدی»
4- هر یک از عروج یا سقوط انسان، مراحلی دارد که مرحله اول اعتقادی است، سپس عملی. «تولّی... اعطی قلیلاً»
5 - کسی که نادار است و مقدار کم‏انفاق می‏کند، قابل ستایش است، «لایجدون الا جهدهم»**توبه، 79.*** ولی اگر فرد دارا و متمکّن به مقدار قابلی کمک نکند، شایسته توبیخ است. «اعطی قلیلاً»
6- کمی انفاق گاهی حکیمانه است، نظیر غذای کم به کودک که اگر زیاد شد موجب ضرر و زیان می‏شود، ولی گاهی ریشه آن بخل است که مورد انتقاد می‏باشد. «اعطی قلیلاً و اکدی»
7- راه درمان بخل، یادآوری سخاوتمندان و ایثارگران است. «اعطی قلیلاً و اکدی... ابراهیم الّذی وفّی»
8 - از کجا می‏دانید که آینده فقیر می‏شوید و از حالا بخل می‏ورزید. «اعطی قلیلاً و اکدی أعنده علم الغیب فهو یری»
9- گرچه در کتب آسمانی تحریفاتی صورت گرفته ولی باز هم جاهایی از آنها قابل استناد است. «أم لم ینبّأ بما فی صحف موسی»
10- ادیان آسمانی، اصول مشترکی دارند. «أم لم ینبّأ بما فی صحف موسی و ابراهیم»
11- با نام بردن از کمالات و خدمات دیگران، به آنان ارج نهیم. «موسی و ابراهیم»
12- در تبلیغ و ارشاد از نمونه‏های مورد قبول استفاده کنیم. «موسی و ابراهیم» (این دو پیامبر در عصر بعثت، معروف و شناخته شده بودند.)
13- در تربیت، الگوهای مثبت و منفی، هر دو را باید ارائه کرد. «اعطی قلیلا... ابراهیم الّذی وفّی»
14- وفاداری در راه حق، از بزرگ‏ترین کمالات است. «وفّی»