آیه
أَفَرَاَیْتَ الَّذِی تَوَلَّی
وَأَعْطَی قَلِیلاً وَأَکْدَی
أَعِندَهُ عِلْمُ الْغَیْبِ فَهُوَ یَرَی
أَمْ لَمْ یُنَبَّأْ بِمَا فِی صُحُفِ مُوسَی
وَإِبْرَاهِیمَ الَّذِی وَفَّی
ترجمه
پس آیا دیدی آن که را اعراض کرد.
و اندکی (از مال) بخشید و دست کشید؟
آیا علم غیب نزد اوست و او (حقایق را) میبیند؟!
آیا از آنچه در تورات موسی (درباره کمک به محرومان) آمده، او را خبر ندادهاند؟
و (نیز صُحُفِ) ابراهیم که (حق را) به طور کامل ادا کرد.
نکته ها
«أکدی» از «کُدیة» یعنی بخل و دست کشیدن از انفاق که در اصل به معنی زمین سخت است. «وفیّ» یعنی حضرت ابراهیم در همه موارد به وعده و تعهدش وفا کرد.
در شأن نزول آیه اول گفتهاند: این آیات در مورد شخصی است که اهل انفاق و کمک به مردم بود، دیگران به او گفتند: در آینده نیازمند خواهی شد. او از انفاق دست کشید و گرفتار بخل شد.
خداوند حضرت ابراهیم را با اوصاف گوناگونی در قرآن ستایش فرموده است، از جمله: اوّاه، حلیم، بصیر، مخلص، قانت، شاکر، صدّیق، مؤمن، محسن، وفیّ، خلیل، امام، اسوة، اُمّة، عابد، حنیف و مسلم.
در قرآن، دو بار صحف ابراهیم و موسی در کنار هم ذکر شده است: یکی در این سوره و یکی در سوره اعلی آیه 19. «صحف ابراهیم و موسی»
شاید به خاطر آن باشد که حضرت موسی مورد قبول اهل کتاب و حضرت ابراهیم مورد قبول مشرکان مکّه بود، لذا نام این دو بزرگوار در کنار هم بیان شده است.
در برابر بخل، سخن از وفا و ایثار حضرت ابراهیم مطرح شده است او که همه چیز خود را در راه خدا داد: «بذل نفسه للنیران و قلبه للرحمن و ولده للقربان و ماله للاخوان» جان را تسلیم آتش، دل را تسلیم خدا، فرزند را برای قربانی شدن و ثروت را برای برادران ایمانی خود قرار داد.
پیام ها
1- در تربیت، از الگو و نمونههای در دسترس استفاده کنید. «افرأیت...»
2- هم گرایش و علاقه قلبی لازم است و هم کار زیاد و هم استمرار آن و نبود هر یک نقص است. («تولّی»، نشانه گرایش نداشتن است، «اعطی قلیلاً» انتقاد از کم کاری و «أکدی» اشاره به استمرار نداشتن است.)
3- در تربیت، نام افراد مهم نیست، بیان روحیات و خصلتها مهم است. «الّذی تولّی... اعطی... اکدی»
4- هر یک از عروج یا سقوط انسان، مراحلی دارد که مرحله اول اعتقادی است، سپس عملی. «تولّی... اعطی قلیلاً»
5 - کسی که نادار است و مقدار کمانفاق میکند، قابل ستایش است، «لایجدون الا جهدهم»**توبه، 79.*** ولی اگر فرد دارا و متمکّن به مقدار قابلی کمک نکند، شایسته توبیخ است. «اعطی قلیلاً»
6- کمی انفاق گاهی حکیمانه است، نظیر غذای کم به کودک که اگر زیاد شد موجب ضرر و زیان میشود، ولی گاهی ریشه آن بخل است که مورد انتقاد میباشد. «اعطی قلیلاً و اکدی»
7- راه درمان بخل، یادآوری سخاوتمندان و ایثارگران است. «اعطی قلیلاً و اکدی... ابراهیم الّذی وفّی»
8 - از کجا میدانید که آینده فقیر میشوید و از حالا بخل میورزید. «اعطی قلیلاً و اکدی أعنده علم الغیب فهو یری»
9- گرچه در کتب آسمانی تحریفاتی صورت گرفته ولی باز هم جاهایی از آنها قابل استناد است. «أم لم ینبّأ بما فی صحف موسی»
10- ادیان آسمانی، اصول مشترکی دارند. «أم لم ینبّأ بما فی صحف موسی و ابراهیم»
11- با نام بردن از کمالات و خدمات دیگران، به آنان ارج نهیم. «موسی و ابراهیم»
12- در تبلیغ و ارشاد از نمونههای مورد قبول استفاده کنیم. «موسی و ابراهیم» (این دو پیامبر در عصر بعثت، معروف و شناخته شده بودند.)
13- در تربیت، الگوهای مثبت و منفی، هر دو را باید ارائه کرد. «اعطی قلیلا... ابراهیم الّذی وفّی»
14- وفاداری در راه حق، از بزرگترین کمالات است. «وفّی»